بررسی گامهای عملی برای متقاعد ساختن ایران، مبنی بر این که پایبندی آن به NPT به نفع این کشور است، مستلزم توجه به نیازهای امنیتی مشروع ایران
میباشد. بخشی از این نیازها عبارتند از: نگرانی ایران از توان نظامی آمریکا، اسراییل و عراق؛ اعتراض نسبت به تلاشهایی که برای محدود ساختن زیر ساخت قدرت هستهای آن کشور صورت میگیرد، در حالی که برنامههای هستهای ایران دارای مقاصد صلح آمیز است؛ اعتراضات دیر پا نسبت به » معیار دوگانه » ای که در NPT نسبت به عضویت ایران، اعمال شده است و روابط نزدیک ایران با روسیه.
دیدگاه ایران نسبت به مسائل منطقهای که امنیت این کشور را تهدید میکنند – شاید جدا از حضور نظامی آمریکا در منطقه – گذشته از این که چه کسی در ایران بر سر قدرت باشد، همچنان بدون تغییر خواهد ماند. به عبارت دیگر، دولت جانشین هر قدر که نسبت به ایالات متحده موضع دوستانهای داشته باشد و تمایل بیشتری نسبت به اسراییل از خود نشان دهد؛ و نیز ممکن است بخواهد بسیاری از برنامههایی را که دولت کنونی آغاز کرده است، تعقیب کند. امروزه، امنیت ایران بیشتر مبتنی بر استراتژی تدافعی است بر خلاف روزهای نخست انقلاب، هنگامی که درباره تصرف شبه جزیره عربستان و سرنگون کردن پادشاهان سنتی سخن گفته میشد. (1).
ایران با مسائل جدی در منطقه رو به روست. ایران باید با ناآرامی و جنگ داخلی در چند کشور همسایه، به ویژه در افغانستان مقابله کند. افغانستان به دلیل وجود یک جنگ داخلی ظاهرا بی پایان – که به شکلی روز افزون ایران را نیز درگیر ساخته است – چند پاره شده است. ایران از آن نگران است که پاکستان روز به روز بی ثباتتر شود و زیر نفوذ مسلمانان سنی رادیکال – شبیه طالبان – قرار گیرد. از سوی
دیگر، در عراق صدام حسین به گونهای مستحکم کنترل قسمت بزرگی از کشور را در دست دارد، ولی بسیاری از کردها در شمال عراق در منطقهای امن و خود مختار به سر میبرند. بحران در عراق میتواند به خشونت و بی ثباتی در این کشور منجر شود که این مسأله به گونهای اجتناب ناپذیر به ایران نیز سرایت خواهد کرد. قفقاز نیز صحنهی کشمکشهای داخلی است؛ درگیری ارمنیها و آذربایجانیها بر سر ناگورنو – قرهباغ، ادامه درگیری در گرجستان بر سر آبخازستان و جدالهای روسیه در مناطق جنوبی خود و به ویژه در چچن. در قسمتهای شرقیتر، ایران از نظر دیپلماتیک، درگیر هرج و مرج و زد و خورد در تاجیکستان شده است، کشوری در آسیای مرکزی که جمعیتاش بیشتر فارسی زبان و شیعه مذهب هستند.
تحولات یاد شده، نشان میدهد که این منطقه در بر دارندهی منازعات گوناگونی است که دارای ابعاد نظامی مهمی هستند و لا ینحل باقی ماندهاند؛ و احتمالا موجب گسترش بیشتر سلاحهای کشتار جمعی و سیستمهای پرتاب آنها میشوند. به منظور افزایش برد و دقت سیستمهای پرتاب، پیوندهای بین منطقهای، میان صحنههای درگیری آشکارتر میشود. برای مثال، موشکهای دوربرد مستقر در اسراییل و عربستان سعودی و احتمال استقرار آنها در آیندهی نزدیک در هند و ایران، توانایی دسترسی استراتژیک هر یک از این کشورها را، به مناطقی فراتر از کشورهای همجوارشان افزایش میدهد.
با توجه به تجربه ایران در حملات موشکی عراق در جریان جنگ تحمیلی و همچنین به علت مجهز بودن بسیاری از کشورهای همسایهی ایران به موشکها و هواپیماهای ضربتی دوربرد، طبیعی است که تهران، خواهان توانایی مشابهی باشد. موشکهای زمین به زمین با کلاهکهای جنگی متعارف و یا غیر متعارف برای ایران، که قادر به خرید هواپیماهای ضربتی دوربرد و بسیار گران قیمت (از نوع غربی) نیست، نوعی توانایی بازدارندگی ایجاد میکند. از آنجا که در حال حاضر
هیچگونه دفاع مطمئنی در برابر حملات موشکی، حتی در میدان نبرد وجود ندارد، این سلاحها برای نیروهای آمریکا و متحدین مستقر در خلیج فارس نیز نوعی تهدید به شمار میروند.
ساختار نیروی نظامی متعارف ایران، از ضعف قابل ملاحظهای رنج میبرد و دچار محدودیت منابع مالی است؛ به همین دلیل، این کشور همچنان » استراتژی لانهای » را تعقیب میکند. برای مثال، نیروی دریایی ایران با خرید زیر دریاییهای کیلو – کلاس (2) از روس و موشکهای کروز از چین، توجه نیروی دریایی آمریکا در خلیج (فارس) را به خود جلب کرده است. البته توانایی نیروی دریایی ایران تنها برای به چالش کشیدن ایالات متحده در خلیج فارس کافی است، نه آنکه این کشور را شکست دهد. ایران همچنین تلاش میکند با استفاده از مین و موشکهای مستقر در ساحل خلیج فارس، توانایی خود را در زمینهی کنترل رفت و آمد شناورهای دریایی گسترش دهد. بنا به گفتهی تحلیلگران، فرماندهی مرکزی (CENTCOM(، ایران در زمینهی مین گذاری به صورت پنهانی نیز از توانایی بیشتری برخوردار شده است و قادر است از زیر دریاییها به عنوان سکوهای متحرک برای مین گذاری در آبهای عمیق استفاده کند. و لیکن، از آنجا که نفت صادراتی ایران باید از تنگه هرمز بگذرد، بعید به نظر میرسد که این کشور بجز در حالتهای بسیار اضطراری، این تنگه را مسدود کند. ایران بیشتر علاقهمند به کسب توانایی برای کنترل تنگهی هرمز میباشد.
1) این نظر نویسنده فاقد بسند و واقعیت تاریخی است. ایران در سیاست خارجی خود، هیچ گاه در پی تصرف سرزمین همسایگان نبوده است. هویت یابی مسلمانان در آن شرایط و تأثیر پذیری از انقلاب اسلامی به معنای سرنگونی پادشاهان و تصرف سرزمین همسایگان نباید تلقی شود. (مترجم(.
2) Kilo-Class.