حکومت جمهورى اسلامى ایران که با الگوگیرى از زمامدارى حضرت على (ع) شکل گرفته است، براى این که بتواند پویایى خود را در بستر زمان در مقابل تحولات داخلى و خارجى حفظ نماید؛ چنان که در رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت الله – سید على خامنهاى فرمودند؛ باید همت خود را در این قرار دهد که بتواند به آن الگو نزدیک گردد.
»همت جمهورى اسلامى باید این باشد که خود را به آن الگویى که در غدیر معرفى شد و در دوران پنج سالهى حکومت امیرالمؤمنین (ع) نمونهى آن نشان داده شد، نزدیک کند.
امروز در جمهورى اسلامى اگر بخواهیم سعادت این کشور تامین شود و مردم عزیز ایران با توانایىهایى که خداى متعال در جوهر این کشور و این ملت قرار داده، به تمنیات و آرزوهاى مشروع برسند، باید همان خط الگوى حکومت امیرالمؤمنین (ع) را دنبال کنیم و دین و دنیاى خود را از روى آن حکومت، الگو بگیریم.» (1).
نزدیکى به الگوى غدیر و زمامدارى حدود پنج سالهى امیرالمؤمنین (ع) زمانى ممکن مىگردد که به توان شناخت کلى و ریشهاى از رفتارهاى امیرالمؤمنین (ع) در حوزههاى مختلف سیاسى، اقتصادى، نظامى و اجتماعى در دو عرصهى اجتماعى و فردى ارایه نمود؛ چرا که قبل از هر اقدامى نیازمند آشنایى با اصول و مبانىاى هستیم که جمهورى اسلامى ایران بر اساس آن
شکل گرفته و نضج یافته است. این اصول به نحو کلى در قانون اساسى (2) و به صورت تفضیلى و یا جزیى در کتب روایى و قرآن آمده است، که نیازمند مطالعه و الگوسازى بر اساس نیاز مطالعه و الگوسازى بر اساس نیاز و شرایط و مقتضیات زمان است.
بنابراین، براى متصدیان امور حکومتى و هر فردى که نقشى در مسایل مختلف اجتماعى دارد، ضرورى است که با شناخت مبانى و عناصر استراتژى امیرالمؤمنین (ع) در برخورد با مسایل مختلف، بتواند ضمن الگوگیرى از رفتارهاى على (ع) در حوزههاى مختلف، به حفظ و تداوم انقلاب اسلامى بپردازد و با حل مشکلاتى که فرا روى جامعه و مردم قرار دارد، حکومت جمهورى اسلامى ایران را به جامعهى مورد نظر قانون اساسى نزدیکتر سازد. دورهى پنج سالهى حکومت امیرالمؤمنین (ع) مشحون از رفتارهایى است که
مىتوان براى تمام لایههاى رفتارهاى فردى و اجتماعى الگوبردارى نمود؛ گویى مشیت الهى چنین اقتضا کرده بود حجت براى بندگان تمام شود و کیفیت برخورد حق و باطل در تمام چهرهها و جلوهها نمایان گردد.
امروزه مىتوان رفتارهاى امیرالمؤمنین (ع) در حوزههاى سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى را در دو عرصهى فردى و اجتماعى در کتب روایى مورد مطالعه قرار داد که با ارزشترین و بارزترین آن نهجالبلاغه است؛ همچنان که رهبر کبیر انقلاب اسلامى مىفرماید:
»ما مفتخریم که کتاب نهجالبلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهایى بخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات، از امام اول معصوم ماست.» (3).
1) رهبر معظم انقلاب، روزنامهى جمهورى اسلامى، 13 / 12 / 80.
2) جمهورى اسلامى، نظامى است بر پایه ایمان به: 1- خداى یکتا (لاالهالاالله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر او؛ 2- وحى الهى و نقش بنیادى آن در بیان قوانین. 3- معاد و نقش سازندهى آن در سیر تکاملى انسان به سوى خدا. 4- عدل خدا در خلقت و تشریع 5- امامت و رهبرى مستمر و نقش اساسى آن در تداوم انقلاب اسلامى. 6- کرامت و ارزش والاى انسان و آزادى توأم با مسوولیت او در برابر خدا که از راه: الف – اجتهاد مستمر فقهاى جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلاماللهعلیهم اجمعین. ب – استفاده از علوم و فنون و تجارت پیشرفتهى بشرى و تلاش در پیشبرد آنها، ج – نفى هر گونه ستمگرى و ستمکشى و سلطهگرى و سلطهپذیرى، قسط و عدل و استقلال سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى و همبستگى ملى را تامین مىکند. «اصل دوم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران«.
3) امام خمینى (ره(، وصیت نامه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1368، ص 78.