جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تغییر در مواضع عراق

زمان مطالعه: 3 دقیقه

عراقی‏ها گرچه قبل از آغاز حمله به ایران ادعاهای بزرگی را مطرح ساختند و حتی سعدون حمادی، وزیر خارجه عراق در جمع خبرنگاران خارجی اعلام کرد:»اگر ما بتوانیم، حتی تهران را نیز می‏گیریم«(1) اما پس از ناکامی‏های اولیه، همین مقام عراقی مطالبی را

بیان کرد که دقیقا حاکی از تغییر موضع عراق بود. وی گفت: «قرارداد 1975 عادلانه و منصفانه نیست«(2) در واقع، با این موضع‏گیری، هدف عراق به یک حداقل کاهش یافت و بر این موضوع معطوف شد که این کشور بدون تغییر قرارداد 1975 میلادی با مشکلات بسیاری روبه‏رو خواهد شد. حال آن که اگر عراق به اهداف خود می‏رسید و از وضعیت مناسبی برخوردار می‏شد، تمام ادعاهایی را که در ابتدا بیان کرده بود، بار دیگر مطرح می‏کرد. رادیو لندن طی تفسیری در این باره گفت: «اگر چند روز اول حمله، رژیم آیت الله خمینی سقوط می‏کرد، یا جنگ به تصرف خرمشهر وآبادان منتهی می‏گردید، هیچ مشکلی برای رئیس جمهور عراق وجود نداشت.«(3).

بنابراین، عراق در برابر وضعیت جدیدی قرار گرفته بود و در پی آن بود که ایران را وادار به اعطای امتیازاتی کند تا حمله به این کشور را در مقابل مردم عراق و به طور کلی جهان عرب، موجه جلوه دهد. در واقع عراق در ادامه جنگ و خروج از وضعیت نامطلوبی که گرفتار شده بود، دو راه‏حل فرا روی خود داشت:

نخستین راه، ادامه پیشروی نیروهای عراقی در عمق مناطق اشغالی بود، که عراقی‏ها در آغاز تهاجم در وضعیتی که از امتیاز غافلگیری نسبی قوای ایران،(4) برخوردار بودند، موفق به انجام این مهم نشدند. از سوی دیگر، پیشروی در عمق مناطق اشغالی و تصرف مناطق نفت خیز و یا تصرف یک شهر دیگر مستلزم درگیری و به کارگیری نیروی بیشتری بود که عراق در آن وضعیت قادر به چنین اقدام نبود.(5).

دومین راه‏حل عقب‏نشینی از مناطق اشغالی بود که می‏توانست عراق را از این مخمصه نجات دهد. صدام طی نطقی در جلسه هیئت دولت بعث دیدگاه‏های خود را درباره جنگ بیان کرد که به روشنی علل عدم امکان عقب‏نشینی نیروهای عراقی را توضیح می‏دهد. وی در اظهارات خود با توجه به وارد آمدن فشارها و ارائه پیشنهادهایی مبنی بر عقب‏نشینی نیروهای عراقی از مناطق اشغالی و پی آمدهای آن، گفت:

»هر قدر عقب‏نشینی کنیم، آن‏ها تعقیبمان خواهند کرد و بار دیگر ما را مورد حمله قرار خواهند داد. با عقب‏نشینی، بصره در تیررس توپخانه‏های آنان قرار خواهد گرفت.«(6).

صدام در سخنان خود تلاش ایران برای ادامه جنگ را دلیل عدم عقب‏نشینی از خاک ایران مطرح کرد؛ حال آن که ایران پیش از این در برابر پیشنهادهای صلح، آشکارا شرط هر گونه مذاکره را عقب‏نشینی عراق به مرزهای بین‏المللی اعلام کرده بود. لیکن عراق حاضر به پذیرش پیشنهادهای ایران نشد و همچنان در مواضع اشغالی باقی ماند.

صدام در بخش دیگری از سخنان خود دلیل واقعی عراق برای ادامه حضور در خاک ایران و عدم عقب‏نشینی را – با توجه به مسائل داخلی این کشور – (7) چنین بیان کرد:

»عده‏ای از آنان به ما پیشنهاد می‏کنند بدون این که ایران خواسته‏های ما را برآورد، به جای خود باز گردیم تصور کنید آن‏ها تا بدین حد از پیروزی ما در فشارند! به آنان می‏گوییم جواب ملت خود را چه بدهیم؟ (8)… اکنون ما به ملت عراق بگوییم تمامی خون‏های ریخته شده، ارزان از دست رفته است و پیش از آن که به حقوق خویش دست یابیم، به جای خود باز گشته‏ایم.«(2).

بدین ترتیب عراقی‏ها پس از ناتوانی از تأمین تمام هدف‏های سیاسی – نظامی خود، در گرداب یک تناقض آشکار قرار گرفتند؛ از یک سو، عراق به لحاظ وضعیت بنیه نظامی و ضعف روحیه قادر به پیشروی در مناطق اشغالی نبود و از سوی دیگر، رهبری حکومت عراق نیز با وضعیتی که نیروهایش در میدان جنگ گرفتار آن بودند، قادر به تصمیم‏گیری برای صدور فرمان عقب‏نشینی به داخل خاک عراق نبود. رهبری عراق برای فائق آمدن بر این بن‏بست، استراتژی را اتخاذ کرد و در چارچوب آن، سلسله اقداماتی را انجام داد.


1) روزنامه انقلاب اسلامی، 20 / 10 / 1359.

2) پیشین.

3) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجم، هویزه آخرین گام‏های اشغالگر، نوشته علی رضا لطف الله زادگان، 1373.

4) مأخذ 9، ص 99.

5) پیشین، ص 134.

6) ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع، ستیز با صلح، (تهران: 1366(، ص 105.

7) با توجه به تأثیر اوضاع داخلی عراق در تصمیم‏گیری رهبران این کشور، هفته نامه فارین ریپورت چاپ لندن نوشت: «اهمیت کسب پیروزی سریع در جنگ هم اکنون اثرات سیاسی خود را در بغداد ظاهر کرده است. گرچه تا به حال از صدام انتقاد نشده است، اما مشاور اصلی وی، طارق عزیز، طی دو روز گذشته مورد حمله شدید قرار گرفته است. طارق عزیز که مسئول سرویس‏های امنیتی عراق است، از سوی سایر اعضای شورای حکومتی عراق متهم به کشاندن عراق به یک جنگ نامعلوم و بی‏پایان شده است. انتقاد کنندگان، طارق عزیز را به خاطر کسب اطلاعات نادرست درباره توانایی مقاومت ایران سرزنش می‏کنند. سرویس‏های اطلاعاتی عراق نه تنها نتوانستند ارزیابی صحیحی از موقعیت نظامی ایران به عمل آورند، بلکه پیش‏بینی کرده بودند، رژیم جمهوری اسلامی ظرف 48 ساعت از آغاز جنگ سقوط خواهد کرد.«(روزنامه انقلاب اسلامی، 25 / 8 / 1359(.

8) در حمله عراق به کویت نیز پس از آن که عراقی‏ها با ناکامی مواجه شدند و برخلاف تحلیل آن‏ها، امریکا و متحدانش به عراق حمله کردند، صدام همین مشکل را داشت؛ چنان که در پاسخ به پیشنهاد پریماکف، فرستاده ویژه گورباچف به عراق، گفت: «جواب ملت عراق را چه بدهیم؟«.