عراق با اطمینان به پیروزی در استراتژی جنگ سریع، باب هر گونه مذاکره را بسته بود، اما پس از تصویب اولین قطعنامه سازمان ملل (1)، دولت عراق با تغییر در دیپلماسی سیاسی خود آن را پذیرفت در حالی که صدام با تناقض آشکار در مواضع خود، از این حربه به عنوان یک جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز استفاده کرد. در این زمان، در حالی که شهرهای اهواز و آبادان تنها در برد توپخانههای دوربرد عراق قرار داشت و مدافعان خرمشهر، متجاوزان را در یک کیلومتری این شهر زمینگیر کرده بودند، صدام ادعا کرد:
»اهواز را گرفتهایم، خرمشهر را گرفتهایم، آبادان را گرفتهایم و داریم به دزفول نزدیک میشویم.» (2).
از نظر جمهوری اسلامی ایران به طور مشخص عقبنشینی بر آتشبس
اولویت داشت، اما زمامداران عراق با موضعی منافقانه، در ظاهر ندای صلحطلبی میدادند. (3) در حالی که بر مواضع اصلی خود (دلایل اصلی تجاوز) مبنی بر به رسمیت شناختن حاکمیت عراق بر سراسر اروندرود تأکید میکردند و حتی از محدوده مرزهای سرزمین خود نیز فراتر رفته باز هم مسئله جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس (تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی) را که مورد ادعای کشور عربی دیگری بود مطرح میکردند چنان که طارق عزیز در «کنفرانس همبستگی جهانی با عراق» گفت:
»ایران خواستار عقبنشینی نیروهای عراق است بدون این که دیدگاه خود را در مورد جزایر سهگانه عربی اظهار دارد.» (4).
موضع امام خمینی نیز در مورد برخورد قاطع با «صلح صدامی» بسیار روشن بود:
»ایران میگوید که تا از خانه ما بیرون نروید و تا جرمهایی که کردهاید معلوم نشود که شما مجرم هستید و تا ضررهایی که به ایران زدید، جبران نشود و حکم به جبران نشود، صلح معنی ندارد.» (5) (6).
امام خمینی همچنین در ملاقات با هیئت صلح متشکل از حبیب شطی، بوتو (رئیس جمهور پاکستان) و یاسر عرفات در 29 مهر 1359 در تشریح تجاوز عراق فرمودند:
»الان جنگ در ایران است و این خود دلیل تهاجم (عراقیها) بر ماست و اگر ما مهاجم
بودیم در عراق بودیم… البته هر کس این چنین جنایاتی بکند و شهر و روستاهای ما را بگیرد، آرزو میکند آتشبس برقرار شود.» (7).
در پی فرسایشی شدن جنگ، عراق با تقویت روابط سیاسی خود با کشورهای منطقه، که روند آن از قبل شروع شده بود، مخصوصا کویت و عربستان و کشورهای غربی از جمله فرانسه و با پشتیبانی همه جانبه امریکا در مجامع جهانی برای تحقق «دیپلماسی فشار علیه ایران«، توانست پشتوانههای لازم را برای یک جنگ دراز مدت فراهم سازد.» (8).
1) قطعنامه 479 (28 سپتامبر1980 / 6 مهرماه 1359، هفتمین روز جنگ) اولین قطعنامه شورای امنیت در خصوص جنگ عراق با ایران به شمار میآید. در این قطعنامه علیرغم شواهد موجود و مفاد قطعنامه تعریف تجاوز که در سال 1974 در بیست و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده بود، هیچ اشارهای به تجاوز، تعیین متجاوز و تنبیه او نشده بود و قطعنامه از لحاظ حقوقی فاقد این سه عنصر اصلی و اساسی بود. در حالی که در موارد مشابه مانند شکایت زامبیا از رودزیای جنوبی، شکایت آنگولا از آفریقای جنوبی، حمله آرژانتین به جزایر مالویناس، سازمان ملل، تجاوز را احراز کرده است. رجوع کنید به: «تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران«، علی اکبر ولایتی، صص 66 تا 75.جمهوری اسلامی ایران با رد قطعنامه یاد شده، شرایط خود را چنین اعلام کرد:- محکومیت متجاوز- عقبنشینی نیروهای اشغالگر به مرزهای بینالمللی- پرداخت غرامت- بازگشت پناهندگان(وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، «طرح سیاسی جمهوری اسلامی ایران برای خاتمه جنگ«، ص 1(.
2) خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، 8 / 7 / 1359.
3) عراقیها در تلاش بودند با تصرف سریع شهرهای فوق، اعلام آتشبس کنند لذا قبل از تصرف هم اعلام آتشبس کردند (یک ضرب المثل معروف فارسی میگوید: از هول حلیم افتاد توی دیگ حلیم) در صفحه 206 کتاب «خرمشهر در جنگ طولانی» آمده است: «یک از فرماندهان ارتش عراق طی تلگرامی به صدام اعلام میکند: «دستورتان اجرا شد. وارد محمره (خرمشهر) شدیم. «سخنگوی رژیم عراق در مقر سازمان ملل در ژنو نیز خبر از تصرف خرمشهر توسط نیروهای عراقی میدهد. در پی این القائات است که سه خبرنگار فرانسوی با یک تاکسی عراقی از جاده شلمچه عازم خرمشهر شده در پل نو دستگیر میشوند. وقتی از راننده تاکسی سؤال میشود که «تو این جا چه میخواهی؟» میگوید: «من راننده تاکسی هستم. این مسافرها گفتند ما را ببر خرمشهر. و من به خیال این که این جا فتح شده، اینها را آوردم.» یکی از خبرنگاران هم همین جواب را میدهد«.
4) »ستیز با صلح«، ص 130، به نقل از روزنامه «البیرق«، ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع، چپ دوم، 1366.
5) موضوع «صلح» در جنگ عراق علیه ایران بحث مهمی است که همواره گروههای موافق و مخالف خط امام آن را پیگیری کردهاند و باید در جای خود به آن پرداخته شود. آراء و نظرهای امام خمینی در مورد لزوم ادامه جنگ (مخصوصا پس از عملیات بیت المقدس) بسیار روشن و صریح است که محققان میتوانند برای اطلاع از آنها به صحیفه نور، جلدهای 16 و 17 مراجعه کنند.
6) »صحیفه نور«، جلد 16، ص 76، سازمان مدارک فرهنگی اسلامی.
7) مأخذ 6، ص 128.
8) بعدها رادیو امریکا در تحلیلی گفت: «ماشین جنگی عراق با هزینه عربستان سعودی و کویت توسط شوروی، فرانسه و چین ساخته شد و ایالات متحده نیز به سبب اغراق در مورد توانمندیهای نظامی ایران و صدور انقلاب اسلامی نمیخواست شاهد پیروزی ایران باشد.«(سید علی بنیلوحی، «مبانی دفاع از دیدگاه امام خمینی«، ص 276(.