در جبهه جنوبی، لشکر 10 زرهی عراق تنها پس از چهار روز (1) «پیشروی در عمق 90 کیلومتری، از شرهانی تا جسر نادری – رودخانه کرخه – و در حالی که تیپ 2 زرهی از لشکر 92 اهواز و یگانهایی از ژاندارمری را در برابر خود داشت، نیروهایش را به سرعت در پشت رودخانه کرخه مستقر کرد. نیروی لشکر 1 مکانیزه عراق نیز از معبر وصولی فکه به سمت شوش پیشروی کرد، ولی مقاومت نیروهای تیپ 37 زرهی شیراز به همراه دو گردان از لشکر 21 حمزه،یگانهای ژاندارمری نیروهای بسیج و سپاه حرکت آنها را کند کرد به گونهای که چهار روز در پشت تنگه رقابیه متوقف شدند ولی پس از یک هفته، به پشت رودخانه کرخه رسیده و در آنجا ماندند، در حالی که هیچ مانعی برای پیشروی و عبور آنها وجود نداشت.
در محور تنگه چزابه به سمت اهواز، لشکر 9 زرهی دشمن با تصرف شهرهای بستان و سوسنگرد و ارتفاعات الله اکبر به سمت شهر اهواز پیشروی کرد. در این محور علاوه بر نیروهای تیپ 3 از لشکر 92 زرهی اهواز و واحدهای ژاندارمری، نیروهای سپاه پاسداران نیز حضور داشتند. شبیخون نیروهای سپاه به فرماندهی شهید غیور اصلی موجب شد که نیروهایی عراقی از اطراف حمیدیه عقبنشینی کنند و خارج از شهر سوسنگرد در مواضع جدید مستقر شوند. حضور نیروهای داوطلب از جمله نیروهای ستاد جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید چمران در مقاومت علیه دشمن نقش مؤثری داشت.
در محور طلائیه – نشوه به سمت اهواز، نیروهای عراقی که تیپ یکم از لشکر 92 زرهی اهواز را در برابر خود داشتند،به سهولت به سمت اهواز پیشروی کردند و با قطع جاده خرمشهر – اهواز، در حوالی 20 کیلومتری جنوب غربی شهر استقرار یافتند ولی نتوانستند با لشکر 9 زرهی خودشان در غرب شهر اهواز الحاق کنند.
لشکر 3 زرهی عراق نیز پس از 19 روز تلاش ناموفق تیپ 33 نیروی مخصوص برای تصرف خرمشهر، سرانجام با عبور از رودخانه کارون و سپس رودخانه بهمنشیر، خرمشهر و آبادان را محاصره کرد. در این محور، علاوه بر گردان 151 دژ، بیشتر نیروهای مردمی و سپاه در خرمشهر دست به مقاومت زدند و همین امر موجب تأخیر در حرکت لشکر 3 دشمن برای عبور از رودخانه کارون و در نهایت شکست و ناکامی نیروهای عراقی در این محور شد.
بدین ترتیب، عراقیها نتوانستند راه مواصلاتی منطقه جنوب را از شمال به جنوب قطع کرده و شهر اهواز را تصرف کنند و آبادان را پس از محاصره به اشغال درآورند. مقاومت مردمی، موانع طبیعی همچون رودخانههای کرخه، کارون و بهمنشیر در کندی پیشروی نیروهای عراقی مؤثر بودند.
در جبهه میانی، نیروهای دشمن نتوانستند تنگه پاتاق را تصرف و تأمین کنند، حال آن که هسته اصلی مأموریت عراق در جبهه میانی اجرای این مأموریت بود.
در منطقه شمال غرب، به دلیل حضور ضد انقلاب، ارتش عراق تحرک خاصی از خود نشان نداد. در این جبهه با توجه به موقعیت جغرافیایی منطقه، محدود بودن اهداف و وجود ارتفاعات و تنگههای مختلف، ارتش عراق با تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه، (2) به راحتی اهداف خود را تأمین کرد.
در محور قصر شیرین و سرپل ذهاب لشکر 6 زرهی عراق با استفاده از جاده آسفالت، برای پاکسازی و محاصره شهرهای قصر شیرین و سرپل ذهاب از دو جناح اقدام کرد. با وجود مقاومت نیروهای خودی در قصر شیرین، این شهر به محاصره دشمن درآمد که عدهای از افراد خودی عقبنشینی کرده و یا اسیر شدند. لشکر 8 پیاده دشمن در شمال قصر شیرین از محور دشت ذهاب وارد منطقه شد تا علاوه بر تأمین جناح چپ سپاه دوم عراق، در از گله تا پل دو آب به سمت سر پل ذهاب پیشروی کند. لشکر 4 پیاده دشمن نیز در جنوب قصر شیرین مأموریت داشت شهر گیلان غرب را تصرف کند. لشکر 8 پیاده در نخستین روز حمله، وارد دشت ذهاب شد و سپس، از دو محور به سمت سر پل ذهاب و از گله پیشروی کرد. لشکر 6 زرهی نیز هر چند موفق به تصرف شهر قصر شیرین و پیشروی به سمت سر پل ذهاب شد، اما به دلیل مقاومتهای مردمی با مشکلات فراوان روبهرو شد.
در این محور، لشکر 81 ارتش جمهوری اسلامی در برابر نیروهای عراق قرار داشت، ضمن این که نیروهای مردمی و سپاه نیز به ویژه در شهر قصر شیرین در مقابل نیروهای عراقی مقاومت میکردند، لیکن سرانجام در روز چهارم، قصر شیرین سقوط کرد ولی شهر سر پل ذهاب از سقوط نجات یافت و نیروهای دشمن در ارتفاعات اطراف (قلاویزان و کوره موش) استقرار یافتند. لشکر 4 پیاده دشمن نیز به سهولت خود را به شهر گیلان غرب رساند، اما مقاومت نیروهای مردمی در شهر و واکنش مناسب هوانیروز منجر به عقبنشینی این لشکر از شهر شد و سرانجام، نیروهای دشمن در ارتفاعات «بازی دراز» و برخی از ارتفاعات «دانه خشک» که بر شهر مشرف بود، استقرار یافتند.
در محور مندلی – سومار – نفت شهر، لشکر 12 عراق با هدف تصرف شهرهای سومار و نفت شهر، عملیات خود را با دو فلش – از «میان تنگ» برای تصرف سومار و از شمال غرب نفت شهر برای تصرف این شهر – آغاز کرد. نیروهای دشمن در همان روز اول حمله وارد شهر سومار شدند، ولی در منطقه نفت شهر به دلیل مقاومتهایی که انجام گرفت، با یک روز تأخیر این شهر را اشغال کردند. با توجه به توقف لشکرهای 4، 6 و 8 عراق، نیروهای لشکر 12 نیز پس از تصرف شهرهای سومار و نفت شهر از ادامه پیشروی خودداری کردند.
در محور مهران، با توجه به اهمیت این شهر به دلیل نزدیکی به جاده شمالی – جنوبی که منطقه جنوب را به شمال متصل میکرد، لشکر 2 پیاده ارتش عراق – تحت امر سپاه دوم شامل چهار تیپ – مأموریت خود را با هدف تصرف شهر مهران از سه محور آغاز کرد؛ یک تیپ از شمال شهر مهران به سمت تنگه کنجانچم، یک تیپ زرهی از لشکر 12 و یک تیپ پیاده از لشکر 2 به سمت شهر مهران و حرکت در عمق و فلش سوم لشکر 2 به سمت ارتفاعات مرزی قلعه آویزان با استعداد یک تیپ اجرا شد. در این محور تیپ 84 خرم آباد از مهران تا دهلران در برابر لشکر 2 عراق دفاع کرد، یگانهای تحت امر لشکر 2 روزهای اول و دوم بدون برخورد با مانع مستحکمی، اهداف خود را تأمین کرده و در ارتفاعات دالپری و مورموری شمال دشت عباس و دهلران مستقر شدند.
اگر ارتش عراق میتوانست خط سبز را تأمین کند، این امر به تحقیق مقاصد سیاسی – نظامی این کشور کمک میکرد و بدین ترتیب عراق میتوانست (3) بر رودخانه اروند مسلط
شود؛ مناطق عرب نشین خوزستان را تحت سلطه خود درآورد و خسارات اقتصادی مهمی بر ایران وارد کرده و بخش بزرگی از منابع نفتی کشور را تصرف و یا منهدم کند و در نتیجه این تواناییهای به دست آمده، عراق قادر بود:
1- ادعا کند که ایران را شکست داده است؛
2- قرارداد 1975 میلادی را از موضع برتر لغو کند؛
3- با تسلط بر شمال خلیج فارس و افزایش حضور نظامی در دریا و هوا،قدرتش را در منطقه افزایش دهد؛
4- بر قیمتگذاری نفت اوپک تأثیر بگذارد؛
5- تأثیر سیاسی تعیین کنندهای بر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بگذارد؛
6- به عنوان ژاندارم منطقه از موقعیت برتر برخوردار شود و از امریکاییها امتیاز لازم را اخذ کند.
عراقیها به دلیل ناکامی در تأمین خط سبز و استقرار در خط آبی، (4) از دستیابی به اهداف نظامی و مقاصد سیاسی – اقتصادی خود باز ماندند و این امر موجب شکست نیروهای عراق شد و همچنین تأکید بر توانایی و قدرتمندی انقلاب اسلامی ایران بود.
1) در منابع منتشره برادران ارتش، مدت پیشروی در این منطقه 7 روز نوشته شده است ولی اسرای عراقی از جمله برخی از فرماندهان لشکر 10 زرهی عراق، زمان چهار روز را مورد تأکید قرار میدهند.
2) ارتفاعات مسلط بر منطقه.
3) بر اساس نظریه سرلشکر محسن رضایی با عنوان «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق» در دوره عالی جنگ، در سال 1374 تنظیم شده است؛ به نقشه صفحه 33 نگاه کنید.
4) خط آبی، حد نهایی منطقهای بود که عراق توانست تا آنجا پیشروی کند؛ به نقشه صفحه مقابل نگاه کنید.