جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ترکیه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

روابط ایران با ترکیه، گرچه در زمان شاه صمیمانه بود اما هرگز گرم نبود. در زمان حکومت جمهوری اسلامی نیز این روابط به سردی می‏گرایید اما هیچ گاه خیلی بحرانی نشد. یکی از دلایل این امر آن بود که ترکیه تصمیم گرفته است در برابر تحریکات ایران از خود خویشتن‏داری نشان دهد. دلیل دیگر این است که دو کشور، هیچ‏گونه درگیری مهمی چه در زمین و چه در سایر موارد با یکدیگر ندارند. ایران نسبت به عضویت ترکیه در ناتو، بی اعتماد است ولی چون در هر دو کشور در رابطه با عراق منافع مشترکی دارند این بی اعتمادی تعدیل شده است. رقابت بحث برانگیز دو

کشور در شمال، اغلب مسکوت مانده است و حالت غیر مستقیم دارد. بی اعتمادی مشترک دو کشور در گذشته، نسبت به شوروی پس از پایان جنگ سرد تداوم پیدا نکرد. اینک ایران، روسیه را یک متحد نظامی احتمالی می‏داند؛ گرچه تاکنون به نتیجه قطعی نرسیده است و این اتحاد را به طور صریح علیه ترکیه تلقی نمی‏کند. واقعیت این است که ایران بر ترکیه که احتمالا مهم‏ترین همسایه این کشور است تمرکز کافی نکرده است (یک خلاء عمده در سیاست خارجی ایران عبارت است از نبود اطلاعات یا عدم مطالعه و شناخت از اتحادیه‏ی اروپا (EU) و پویش‏های آن است. در آینده‏ای نه چندان دور، ایران ممکن است خود را هم مرز با EU بیابد(. اگر رابطه‏ی ایران با ترکیه، رقابتی مسکوت و بدون هیچ گونه درگیری عمده باشد، در چه زمینه‏هایی ممکن است این رابطه بحرانی شود؟

– فعالیت خرابکارانه‏ای ایران در ترکیه: (1) بعید است که این جریان بیش از پیش گسترش یابد و احتمالا زمان این گونه فعالیت‏ها سپری شده است. تنها موردی که به طور استثنا می‏توان به آن اشاره کرد، این ادعاست که ایران از PKK حمایت می‏کند. (در ذیل توضیحات بیشتری ارائه می‏گردد(.

– حمایت ترکیه از آذربایجان، در رابطه با الحاق این بخش از ایران به آن کشور: این موضوع تا حدودی در زمان ریاست جمهوری ایلچی بی، در اوایل دهه‏ی 1990 اتفاق افتاد. حساسیت ایران نسبت به این مسأله، با توجه به عملکرد اقتصادی ثبات اجتماعی این کشور متغیر است.

– صف‏بندی ایران و سوریه در برابر ترکیه و اسراییل: از یک سو همکاری نظامی ترکیه با اسراییل و روابط ایران با سوریه از سوی دیگر، این نظر را تقویت می‏کند که دو اتحاد منطقه‏ای وجود دارد که ممکن است سرانجام بر سر فلسطین، منابع آب و

یا شمال با یکدیگر برخورد کنند. در این راستا، محور اسراییل – ترکیه – آذربایجان مطرح می‏شود که برخی از مقامات ایرانی معتقدند این اتحاد جدید در جهت محاصره یا مهار ایران تلاش می‏کند و با ناتو نیز مرتبط است. بنابراین، می‏توان گفت که حمایت ایران از PKK، واکنش این کشور برای افزایش فشار به ترکیه است. (با این حال، تلاش‏های مشابه سوریه که کار ساز نبودند، سابقه‏ای امید بخش را در این زمینه به وجود نمی‏آورند(.

چگونه ممکن است که هر یک از این سناریوها منجر به رویارویی نظامی بین ایران و ترکیه شود؟ حمایت ایران از PKK، ممکن است باعث بروز برخی زد و خوردهای مرزی (مانند آنچه در 1999 رخ داد(، بمب گذاری‏ها و افزایش تنش‏ها شود. این امر ممکن است باعث شود ترکیه به ایران التیماتوم بدهد، همانگونه که در سال 1998، ترکیه به سوریه التیماتوم داد.

به دشواری می‏توان تصور کرد، ایران به ترکیه که یک قدرت نظامی قابل توجه و عضو ناتو است، درگیری نظامی پیدا کند. همچنین، درگیری نظامی بین ایران و ترکیه ناشی از رقابت در قفقاز به نظر بعیدتر می‏رسد. شاید بهتر باشد پرسش برعکس مطرح شود: سلاح‏های هسته‏ای ایران چه نقشی در روابط بین ایران و ترکیه بازی خواهند کرد؟ این سلاح‏ها عامل بازدارنده برای چه چیزی خواهند بود؟ در برابر چه چیزی می‏خواهند از کشور دفاع کنند؟ و با چه چیزی می‏خواهند برابری کنند؟ این سلاح‏ها می‏خواهند چه چیزی را جبران بکنند؟

ایران به ترکیه هیچ گونه درگیری ندارند که در آن به ابزار نظامی نیاز باشد. مانورهای دیپلماتیک هر دو کشور، جو روابط را آرام نساخته است و هر یک را با منافع کشورهای دیگر پیوند داده است که نتیجه‏ی آن، از دست دادن کنترل بر برداشت‏ها و مدیریت بحران‏هاست. با توجه به این موضوع نیز نمی‏توان دلیلی بر کم‏ترین نیاز و یا توجیهی برای دستیابی به سلاح‏های هسته‏ای یافت.


1) طرح این مورد ادعایی بیش نیست و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.