جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تجاوز و اشغال

زمان مطالعه: 14 دقیقه

جنگ در سال اول

شهریور 1359 تا شهریور 1360

تجاوز ارتش عراق به ایران با استعداد 48 یگان سازماندهى شده در قالب تیپ‏ها و لشکرهاى زرهى، مکانیزه و پیاده، با برخوردارى از پشتیبانى 800 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانک و نفربر، 400 قبضه توپ ضدهوایى، 366 فروند هواپیما و 400 فروند هلى‏کوپتر (1) انجام گرفت. مقصود رهبران عراق از تجاوز این بود که با شکست نظامى ایران (2) به اهداف خود: لغو قرارداد 1975 الجزایر، تجزیه استان خوزستان (3) و در نهایت براندازى نظام جمهورى اسلامى دست یابند.

مقاومت اندک نیروهاى نظامى در برخى خطوط مرزى سبب گردید نیروهاى دشمن به سهولت از خطوط مرزى عبور کنند و برخى از شهرهاى ایران را محاصره نمایند. اهمیت و جایگاه خوزستان در استراتژى تهاجمى عراق، موجب شد توان اصلى ارتش عراق در این منطقه متمرکز شود. لشکرهاى 1 مکانیزه و 10 زرهى ارتش عراق با پیشروى در منطقه غرب رودخانه کرخه، فاصله 80 کیلومترى مرز تا رودخانه را طى چهار روز (4) پشت سر گذاشتند. (5) در محور بستان – سوسنگرد لشکر 9 زرهى ارتش عراق در همان خیز اول بستان را اشغال کرد و سوسنگرد و حمیدیه را محاصره نمود و به نزدیکى اهواز رسید که با شبیخون برادران سپاه و بسیج اهواز به فرماندهى شهید غیور اصلى مواجه شد و عقب‏نشینى کرد.

در محور جنوب غربى اهواز لشکر 5 مکانیزه عراق بعد از تصرف جفیر و پادگان حخمید تا منطقه نورد در 15 کیلومترى جنوب اهواز پیشروى کرد و سپس از حرکت ایستاد. در محور شلمچه لشکر 3 زرهى و تیپ 33 نیروى مخصوص براى اشغال خرمشهر و آبادان وارد عمل شدند که بر اثر مقاومت مردم، بسیج و سپاه در خرمشهر تا چهارم آبان 59 (به مدت 34 روز) دشمن نتوانست این شهر را تصرف کند. نیروهاى لشکر 3 در 19 مهر 1359 در منطقه‏اى که هیچ گونه مواضع دفاعى وجود نداشت، از رودخانه کارون عبور کردند و شهر آبادان را به محاصره درآوردند. در مجموع ارتش عراق در این مرحله از تهاجم خود بیش از 15000 کیلومتر مربع از اراضى ایران را اشغال کرد و در آن مستقر شد. (6).

نواقص و کاستى‏هاى دفاعى ایران، هنگامى که فرماندهى کل قوا بر عهده بنى‏صدر بود، نقش زیادى در سهولت پیشروى نیروهاى ارتش عراق در عمق سرزمین ایران و محاصره و اشغال شهرها داشت. آرایش دفاعى نیروهاى ایران به شیوه‏ى سنتى (یعنى طبق آئین‏نامه‏هاى رسمى و بدون در نظر گرفتن وضعیت جدید(، بدون بررسى دقیق و در نظر گرفتن احتمالات گوناگون انجام گرفته بود. (7) در آرایش نیروها پوشش مرز در نظر گرفته شده بود، حال آنکه باید به صورت متحرک عمل مى‏شد و نیروهاى ایران با تمرکز در شمال حسینیه از جبهه اهواز خرمشهر دفاع مى‏کردند. (8) بنابراین گسترش عملیاتى و تاکتیک نظامى ایران دچار نقص بود، معابر مسدود نشده بود و درک روشنى از تلاش اصلى عراق وجود نداشت. (9).

»کردزمن» دلائل عدم آمادگى جنگى ایران را «فقدان قرارگاه فرماندهى» در مناطقى که جنگ جریان داشت و «مستقر نبودن توپخانه و هلى‏کوپترهاى تهاجمى و کلیه یگان‏هاى ارتشى در مرز» ذکر مى‏کند و مى‏نویسد:

»ایران هیچ گونه آرایش نظامى در مناطق بسیار حساس نزدیک خرمشهر و آبادان نداشت. نزدیک‏ترین لشکر ایران به منطقه عملیاتى در اهواز مستقر بود که 40 تا 50 کیلومتر تا صحنه جنگ فاصله داشت.» (10).

وى سهولت پیشروى نیروهاى عراقى را نشانه‏ى عدم آمادگى دفاعى ایران دانسته و مى‏نویسد:

»در واقع حتى اعلامیه‏هاى نظامى عراق نیز نشان مى‏داد که ارتش عراق در طول یکى دو روز اول جنگ با مقاومت زیادى روبه‏رو نشده، بنابراین تمامى شواهد حکایت دارند که این عراق بوده است که با آمادگى کامل و به کارگیرى نیروهاى نظامى، تهاجم همه جانبه‏اى را علیه ایران سازمان داد، در حالى که ایران حتى از آمادگى دفاعى کامل برخوردار نبود.» (8).

نماینده امام در شوراى عالى دفاع، آیت‏الله خامنه‏اى در تشریح وضعیت دفاعى ایران و ناتوانى در بهره‏بردارى از توان و امکانات موجود گفت:

»… از جمله شهرهایى که به شدت تهدید مى‏شد دزفول بود، در حالى که ما آنجا نیرو کم داشتیم و وقتى به فرماندهان ارتش مى‏گفتیم، مى‏گفتند نیرو کم داریم و یا نیرو و تجهیزات هر دو را با هم نداریم، درست هم بود، به این معنا که آمادگى لازم را براى خودشان در این جنگ تهیه ندیده بودند. در صورتى که ابزارهاى زیادى داشتیم ولى از کار افتاده بود و مهمات زیادى داشتیم که اینها از وجودش خبر نداشتند. افراد زیادى هم داشتیم که اینها در پادگان‏ها حضور نداشتند و لذا وضعمان خیلى بد بود.» (11).

مقاومت نیروهاى مردمى و انقلابى، به ویژه در شهرها، بسیارى از کاستى‏ها را جبران کرد و نقشى بسیار تعیین‏کننده در ناکامى ارتش عراق داشت. به عنوان مثال پس از آنکه تیپ سوم از لشکر 92 زرهى اهواز تنها سه روز (12) در مرز در برابر لشکر 9 زرهى ارتش عراق پدافند فعال کرد، (13) نیروهاى لشکر 9 با عبور از بستان، سوسنگرد و حمیدیه در آستانه ورود به اهواز بودند که بر اثر شبیخون نیروهاى مردمى و انقلابى عقب‏نشینى کردند و سرانجام در پشت دیوارهاى غربى شهر سوسنگرد زمین‏گیر شدند (14) ارتش عراق تیپ 33 نیروى

مخصوص را نیز مأمور تصرف خرمشهر کرد ولى به دلیل مقاومت‏هاى مردمى، سرانجام پس از 34 روز جنگ و گریز و با اختصاص 2 لشکر، موفق به اشغال خرمشهر شد. (15) مقاومت‏هاى مردمى علاوه بر ایجاد فاصله میان یگان‏هاى ارتش عراق و ناهماهنگى در پیشروى آنها و ایجاد تأخیر و کندى در حرکت یگان‏هاى مهاجم، به تأخیر در سقوط خرمشهر و حفظ آبادان انجامید. (9).

دلایل ناتوانى عراق براى بهره‏بردارى از وضعیت سیاسى – نظامى ایران و دست نیافتن به پیروزى «قاطع و روشن» على‏رغم توضیحات و نظریاتى که ناظران و تحلیل‏گران نظامى تاکنون ارائه کرده‏اند، همچنان مبهم است، اما آنچه بیشتر تأکید مى‏شود «عدم وجود یک استراتژى نظامى روشن» (16) است که آن را مرکز ثقل ناکامى عراق مى دانند؛ زیرا رفتار نظامى عراق نشان‏دهنده‏ى این است که نیروهاى عراقى نمى‏دانستند تا چه حد باید پیشروى کنند و اهداف آنها مشخص نبود. (8) به همین دلیل عراق با دستور توقف به ارتش در حال پیشروى، دچار یک اشتباه نظامى جبران‏ناپذیر شد. (17) همچنین اطلاعات غلط و نادرست و اشتباه در محاسبات اوضاع داخلى ایران، (18) بخش دیگرى از عوامل ناکامى عراق است که تحلیل‏گران نظامى به آن اشاره کرده‏اند. در واقع آنچه که پس از تهاجم عراق، در داخل ایران روى داد «ظهور جنگ مردمى در شهرها» و «تحکیم موقعیت سیاسى ایران» بود. حال آنکه عراقى‏ها تصور مى‏کردند که حمله نظامى سراسرى در زمین و هوا، به مثابه یک شک، به سقوط نظام انقلابى ایران منجر خواهد شد!

یکى از نظامیان سابق ارتش عراق بر این باور است که رهبرى عراق از روح انقلابى مردم که شاه را ساقط کرده و آماده بودند تا به دفاع از انقلاب برخیزند، غافل بوده است. (19) وى معتقد است اگر رهبرى عراق وضعیت داخلى ایران را به خوبى بررسى کرده بود، حمله خود را به تأخیر مى‏انداخت و راه‏هاى دیگرى را در پیش مى‏گرفت. (8) بنابراین توضیح، در واقع رهبرى عراق تنها به مشاهده ظواهر و تکیه بر منابع اطلاعاتى امریکا و غرب و اطلاعات عناصر فرارى ضد انقلاب اکتفا کرده است، براى همین «قدرت پنهان

ایران» (20) را درک نکرده و از همین نقطه آسیب‏پذیر شده است.

تنها یک هفته پس از شروع جنگ، صدام در سخنانى خطاب به ملت عراق اعلام کرد: «عراق به مقاصد ارضى خود نائل شده و مایل است خصومت‏ها را کنار بگذارد و به مذاکره بپردازد.» (21) برخى از تحلیل‏گران ارائه این پیشنهاد را به مثابه شکست عراق ارزیابى کردند. (8) دبیر کل سازمان ملل در تاریخ 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359(، در شرایطى که به ایران تجاوز شده بود به دولت‏هاى ایران و عراق پیشنهاد کرد: «دو دولت مساعى جمیله خود را در جهت کمک به حل مسالمت‏آمیز برخورد میان دو کشور به کار بندند» روز بعد نخستین جلسه شوراى امنیت سازمان ملل برگزار شد و اولین موضع‏گیرى خود را در قبال جنگ تحمیلى اعلام کرد. (22) حاصل این جلسه صدور بیانیه‏اى بود که در آن شوراى امنیت به جانبدارى از عراق – در حالى که این کشور با اقدام به زور از مرزهاى ایران عبور کرده بود – از طرفین متخاصم مى‏خواهد «از استفاده بیشتر از زور خوددارى کنند و پیشنهاد صحیح میانجیگرى و مصالحه را بپذیرند» (23) چنان که مشخص است شوراى امنیت ضمن اجتناب از صدور قطعنامه، تنها بیانیه‏اى صادر کرد که در آن هیچ گونه اشاره‏اى به نقض تمامیت ارضى ایران نشده است.

جمهورى اسلامى با توجه به تردد هیئت‏هاى میانجیگرى و درخواست‏هایى که براى برقرارى صلح ارائه مى‏شد، شرایط خود را اعلام کرد:

1- محکومیت متجاوز.

2- عقب‏نشینى نیروهاى اشغالگر به مرزهاى بین‏المللى.

3- پرداخت غرامت.

4- بازگشت پناهندگان. (24).

در وضعیتى که ارتش عراق در مناطق اشغالى مستقر بود، کلیه‏ى هیئت‏هاى صلح ابتدا از ایران درخواست مى‏کردند آتش‏بس را بپذیرد! حال آنکه ایران «عقب‏نشینى» و «محکومیت متجاوز» را بر هر اقدام دیگر مقدم مى‏دانست. آنچه که بعدها امام خمینى بیان کردند، مواضع برحق ایران را نمایان ساخت:

»ایران مى‏گوید که تا از خانه ما بیرون نروید و تا جرم‏هایى که کرده‏اید معلوم نشود که شما مجرم هستید و تا ضررهایى که به ایران زدید جبران نشود و حکم به جبران نشود، صلح معنى ندارد.» (25).

رهبرى عراق متعاقب «نرسیدن به اهداف نظامى» و «ناکامى در تحمیل صلح به ایران«، پس از هفته اول جنگ، بیشترین تلاش نظامى خود را روى اشغال شهرهاى سوسنگرد، خرمشهر و آبادان، متمرکز کرد. لیکن مقاومت نیروهاى مردمى و سپاه و عناصر ژاندارمرى و ارتش در سوسنگرد و فرمان امام براى شکستن محاصره شهر آبادان، طرح دشمن را عقیم گذاشت. تداوم مقاومت در خرمشهر توان زیادى از دشمن گرفت و اشغال این شهر با تأخیر، خسارات فراوان براى دشمن به همراه داشت. در این مرحله بیشترین فشار ارتش عراق بر «اشغال آباان» متمرکز شد. صدام امیدوار بود با این اقدام و تصرف ساحل شمالى رودخانه اروند، به حداقل اهداف خود مبنى بر لغو قراداد 1975 دست یابد. امام خمینى با درکى که از ماهیت تلاش‏هاى سیاسى – نظامى عراق در مرحله جدید داشتند، فرمان «شکستن حصر آبادان» را در تاریخ 14 آبان 1359 صادر فرمودند. (26) تشدید مقاومت در آبادان و عقب راندن نیروهاى مهاجم عراق از نخلستان‏هاى کوى ذوالفقارى آبادان و شکست نیروهاى عراقى در عبور از رودخانه بهمنشیر، در واقع استراتژى عراق را در نقطه اصلى آن با شکست مواجه کرد. (27).

رژیم عراق که با اقدام به «جنگ تحمیلى» نتوانسته بود «صلح تحمیلى» را به ایران تحمیل کند، دو راه‏حل: «عقب‏نشینى» یا «استقرار در مواضع اشغالى» را فرا روى خود داشت. رهبرى عراق براى عقب‏نشینى توضیح روشنى نداشت؛ زیرا بدون اینکه از تهاجم به ایران نتیجه‏اى کسب کرده باشد، باید به داخل خاک عراق عقب‏نشینى مى‏کرد. استقرار در مواضع اشغالى بر پایه این تصور که قواى نظامى ایران قادر به بیرون راندن متجاوزان نخواهد بود و اوضاع سیاسى داخل ایران نیز شدیدا بى‏ثبات است، مورد توجه قرار گرفت. صدام در توضیح اقدام خود مى‏گوید «اگر تاکتیک نظامى و امنیت ارتش

خودمان اقتضا نماید که در این سرزمین‏ها باشیم، آن را تحت اشغال خود قرار خواهیم داد.» (28) در واقع ناتوانى نظامى ایران براى حمله به نیروهاى عراق، ضامن امنیت آنها بود؛ به همین دلیل رهبرى عراق تصمیم به اشغال مناطق و استقرار در آن گرفت.

عراقى‏ها در مرحله جدید به اطمینان از «تضمین امنیت نیروهاى عراقى» در مواضع اشغالى، در انتظار تشدید بحران در داخل ایران و سرانجام مجبور شدن جمهورى اسلامى به پذیرش «صلح تحمیلى» بودند. در عین حال عراقى‏ها براى تقویت توان نظامى و کسب حمایت‏هاى سیاسى، بر تلاش‏هاى خود افزودند. طارق عزیز حداقل سه بار به فرانسه سفر کرد که یکى از اهداف اصلى این ترددهاى دیپلماتیک دریافت هواپیماهاى میراژ جنگنده بود. (29) سفر طارق عزیز به مسکو نیز با هدف ترمیم روابط و رفع تحریم تسلیحاتى عراق انجام گرفت که نتیجه مطلوبى نداشت. (30).

جمهورى اسلامى ایران پس از متوقف کردن قواى دشمن با «مقاومت و دفاع همه‏جانبه و مردمى«، در مرحله جدید لزوما مى‏بایست متجاوزان را از سرزمین‏هاى اشغالى عقب مى‏راند.

تداوم استقرار نیروهاى متجاوز در مناطق اشغالى، سرنوشت سیاسى بنى‏صدر (فرمانده کل قوا) را تحت تأثیر قرار داده بود، بنابراین آزادسازى این مناطق و کسب پیروزى در جنگ مى‏توانست موقعیت سیاسى وى را ارتقا و بهبود بخشد. بنى‏صدر مى‏پنداشت با اتکا به نیروهاى ارتش و استفاده از روش‏هاى کلاسیک تحت عنوان روش‏هاى علمى و تخصصى مى‏تواند این مهم را تحقق بخشد. (31) از سوى دیگر، بنى‏صدر که در پى حذف نیروهاى خط امام از صحنه سیاسى کشور بود، راه‏حل‏هاى پیشنهادى نیروهاى انقلابى و مردمى را که در مرحله «دفاع و مقاومت» در برابر دشمن، نقش اساسى و تعیین‏کننده داشتند، نادیده مى‏گرفت.

در این مرحله با هدف «آزادسازى مناطق اشغالى» چهار عملیات طرح‏ریزى و اجرا شد:

1- عملیات نیروهاى ارتش در 23 مهر 1359 در منطقه غرب رودخانه کرخه که با هدف آزادسازى این منطقه انجام گرفت ولى تا قبل از ظهر همین روز به دلیل ناکامى، به اتمام رسید و نیروها به مواضع خود عقب‏نشینى کردند. (32).

2- در سوم آبان 1359، متعاقب محاصره آبادان، نیروهاى ارتش براى شکستن محاصره این شهر عملیاتى اجرا کردند، (33) ولى بنا به دلایلى از جمله «نداشتن اطلاعات کافى و حتى اطلاعات کاذب» با ناکامى روبه‏رو شدند. پیدایش این وضعیت، توان اجراى عملیات بعدى را در نیروهاى ارتش ضعیف کرد. (34).

3- در پانزدهم دى عملیات «نصر» که بعدها به عملیات هویزه مشهور شد، در منطقه غرب رودخانه کارون با هدف آزادسازى خرمشهر اجرا شد. این عملیات على‏رغم موفقیت اولیه، به شکست انجامید. صرف‏نظر از نتیجه نظامى این عملیات، به دلیل شهادت تعداد بسیارى از دانشجویان پیرو خط امام که پس از تحویل گروگان‏ها، عازم جبهه‏هاى نبرد شده بودند، این عملیات انعکاس نسبتا وسیعى در داخل کشور و در صحن مناقشات سیاسى داشت.

4- در بیستم دى عملیات «توکل«، با هدف شکستن محاصره آبادان و آزادسازى خرمشهر (35) انجام شد که نتیجه‏اى همانند عملیات‏هاى پیشین داشت.

نتایج سلسله تلاش‏هایى که در این مرحله انجام گرفت در بعد نظامى سبب گردید تفکر «تهاجم گسترده» به دشمن کنار گذاشته شود. چنان که در کتاب منتشر شده ارتش جمهورى اسلامى ایران آمده است:

»پس از انجام ناموفق عملیات آفندى توکل، از روز 21 دى وضعیت کلى منطقه عملیاتى آبادان – ماهشهر به حالت قبل از اجراى حمله بازگشت و الزاما نیروهاى فرماندهى اروند وضعیت پدافندى را پذیرفتند و نیروهاى طرفین مجددا به حالت نبرد توپخانه بازگشتند و مبادله آتش به جریان خود ادامه داد و طرفین به تقویت و تحکیم مواضع پرداختند و مرحله دیگرى از عملیات در جبهه‏ى ماهشهر – آبادان آغاز شد که پدافند در مواضع و اجراى تک‏هاى محدود و محلى بود. این مرحله از عملیات حدود 8 ماه ادامه داشت.» (36).

پیدایش این وضعیت تا اندازه‏اى بدیهى بود زیرا آنچه که با هدف آزادسازى مناطق اشغالى انجام گرفت براساس بضاعت و توان فکرى و کلیه امکانات نیروهاى ارتش به فرماندهى بنى‏صدر بود. لذا پس از مواجه شدن با ناکامى جز «اندیشه پدافندى» و اجراى «تک‏هاى محدود و محلى» راه‏حل دیگرى تصور نمى‏شد. با گذشت چهار ماه از تجاوز دشمن، نیروهاى اشغالگر نیز همچنان در سرزمین‏هاى اشغال شده مستقر بودند و از عملیات‏هاى انجام شده جز اتلاف وقت و نابودى امکانات موجود – که جایگزینى آنها عملى نبود – نتیجه‏اى حاصل نشد. ضمن آنکه به صورت اساسى «تفکر تکیه بر مانور زرهى«، صرفا با استفاده از تانک و نفربر، منسوخ شد، به گونه‏اى که پس از آن از تانک تنها براى پشتیبانى نیروى پیاده یا توپخانه استفاده شد. (37).

بنى‏صدر که با مشاهده پى‏درپى ناکامى‏هاى نظامى، وضعیت سیاسى خود را در مخاطره مى‏دید، با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چپ‏هاى امریکایى و سایر عناصر واخورده ساسى ائتلاف کرد تا آنچه را که در صحنه نظامى نتوانست به دست آورد با «گسترش دامنه مناقشات داخلى» کسب کند. (38) غائله 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران نقطه آغاز مرحله‏ى جدید منازعات سیاسى بود. عراقى‏ها با مشاهده «بن‏بست نظامى» در جبهه‏ها و «بحران سیاسى» در داخل کشور، بر صحت ارزیابى و تحلیل خود از ناتوانى نظامى و اوضاع داخلى ایران پافشارى مى‏کردند طورى که اندیشه عملیات آفندى دوباره در آنها قوت گرفت و در همین جهت ارتش عراق به دنبال اجراى عملیاتى در منطقه آبادان براى اشغال این شهر به صورت کامل بود. (39).

تداوم «بحران سیاسى» در داخل کشور، در حالى که جبهه‏هاى نبرد در

وضعیتى نامطلوب به سر مى‏برد و امام خمینى مکررا بر «اصلى بودن جنگ» تأکید مى‏فرمودند، سرانجام در خرداد 1360 به درگیرى داخلى مسلحانه منجر شد. امام خمینى، بنى‏صدر را از فرماندهى کل قوا خلع کردند و مجلس شوراى اسلامى «کفایت سیاسى» وى را به بحث گذاشت و در نتیجه عدم کفایت بنى‏صدر به اتفاق آرا – در زمانى که نمایندگان نهضت آزادى از شرکت در مجلس خوددارى کرده بودند – به تصویب رسید.

وزیر خارجه وقت فرانسه (کلودشسون) طى مصاحبه‏اى رسما اعلام کرد:

»اگر بنى‏صدر از فرانسه تقاضاى پناهندگى سیاسى بکند، چون فرانسه کشور حقوق بشر است«، به وى پناهندگى خواهیم داد و از او حمایت خواهیم کرد.» (40).

صدام نیز در مصاحبه مطبوعاتى اعلام کرد:

»چنانچه بنى‏صدر تمایل داشته باشد، عراق آماده دادن پناهندگى سیاسى به وى مى‏باشد.» (41).

سرانجام بنى‏صدر به اتفاق رجوى با کمک خلبان پیشین شاه به فرانسه متوارى شدند و سازمان مجاهدین (منافقین) موجى از ترور و انفجار را به امید براندازى نظام جمهورى اسلامى، در سراسر کشور به راه انداخت. در حادثه هفتم تیر 1360 آیت‏الله بهشتى و 72 تن از یارانش شامل مسئولان اجرایى کشور و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به شهادت رسیدند و در هشتم شهریور 1360 آقاى رجایى که پس از خلع بنى‏صدر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده بود، به همراه حجت‏الاسلام باهنر در حادثه‏ى انفجار ساختمان نخست‏وزیرى به شهادت رسیدند.

صدام که پیش از این حوادث در دیدار با کمیته‏ى حسن‏نیت آمادگى خود را براى برقرارى آتش‏بس و مذاکره سیاسى اعلام کرده بود، (42) پس از مشاهده وضعیت سیاسى – نظامى ایران در تیر 1360 در مصاحبه‏اى مطبوعاتى اعلام کرد:

»اگر مى‏خواهید نظر ما را بدانید، باید بگویم، ما ترجیح مى‏دهیم، در حالى که جنگ ادامه دارد، با ایرانیان به قصد رسیدن به توافق به مذاکره بنشینیم. زمانى که به توافق دست یابیم مى‏گوییم جنگ خاتمه یابد!» (43).

بدین ترتیب سال اول جنگ در وضعیتى به پایان رسید که هیچ گونه پیروزى نظامى در جهت آزادسازى سرزمین‏هاى اشغالى به دست نیامد و کشور در گرداب عمیقى از بحران سیاسى و امنیتى فرورفته بود. بسیارى از ناظران و تحلیل‏گران دورنماى سیاسى ایران را پس از حذف بنى‏صدر و آغاز ترور و انفجار، براندازى نظام جمهورى اسلامى ارزیابى مى‏کردند. یکى از نشریات چاپ امریکا در همین زمینه نوشت:

»دولتمردان متعصب ایران ضعیف‏تر از آن هستند که اشغالگران عراقى را از خاک خود بیرون برانند و بسیارى از کارشناسان خاورمیانه معتقدند که با پایان دادن به جنگ ایران و عراق، رژیم جنگ‏زده آیت‏الله خمینى باید سقوط کند… سقوط سران حکومت (امام) خمینى گاهى بسیار نزدیک به نظر مى‏آید و رهبر رژیم کنونى با بمب‏گذارى‏هاى گروه مخالفان بسیار ضعیف شده است.» (44).

بنابراین مهم‏ترین سؤالى که بعدها فراروى ناظران و تحلیل‏گران امور سیاسى – نظامى ایران قرار گرفت و همواره در جست‏وجوى یافتن پاسخ مناسب آن بودند، این بود که:

»ایران تحت چنین وضعیتى چگونه توانست ضمن «تثبیت اوضاع سیاسى» روند آزادسازى مناطق اشغالى را آغاز و سرانجام جشن پیروزى را در مسجد جامع خرمشهر برگزار نماید؟»


1) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خونین‏شهر تا خرمشهر، چاپ دوم، خرداد 1373، ص 23 و 26.

2) وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ایران، بولتن سفارت جمهورى اسلامى در مسکو، 8 / 8 / 1359، به نقل از روزنامه ستاره‏ى سرخ مسکو.

3) دفتر حقوقى وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى، تحلیلى از جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، تهران، انتشارات دفتر حقوقى وزارت امور خارجه، 1361، ص 102، روزنامه‏ى القبس به نقل از مقامات عراقى، آوریل 1981 (فروردین 1360(.

4) لشکر 10 ارتش عراق در این محور از 1 / 7 / 1359 تجاوز خود را آغاز کرد و در ساعت 9 صبح 5 / 7 / 59 در کنار پل نادرى مستقر شد.

5) سند شماره 289663 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اظهارات معاون تیپ 17 از لشکر 10 ارتش عراق، ص 5.

6) محمد پاکپور، «آخرین وضعیت خطوط مرزى ایران و عراق«، پایان‏نامه فوق‏لیسانس، مرداد 1367، ص 1.

7) محسن رضایى، «تجزیه و تحلیل جنگ ایران عراق«، دانشکده‏ى فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران، دوره عالى جنگ، 15 / 4 / 1374.

8) پیشین.

9) مأخذ 6.

10) آنتونى کردزمن و آبراهام. آر. واگنر، درس‏هایى از جنگ مدرن – جلد دوم جنگ ایران و عراق، ترجمه حسین یکتا، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 54. (منتشر نشده(.

11) انتشارات سروش، مجموعه‏ى مصاحبه‏هاى سال 1361 و 1362، تهران، انتشارات سروش، 1366، مصاحبه‏ى آیت‏الله خامنه‏اى درباره‏ى شهادت شهید چمران، 12 / 3 / 1361، ص 64 و 65.

12) مدت 3 روز در منابع منتشره از ارتش ذکر شده است، حال آنکه بنابر گزارش‏هاى دیگر تیپ سوم بدون درگیرى عقب‏نشینى کرده است.

13) نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران، دفاع مقدس – نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران در هشت سال جنگ، اسفند 1371، ص 8.

14) مأخذ 1، ص 29.

15) مأخذ 1، ص 49 و 50.

16) گزارش سفارت جمهورى اسلامى در بیروت، 1368، به نقل از مقاله‏ى روزنامه‏ى السفیر، نوشته‏ى احمد زبیدى (سرهنگ سابق ارتش عراق(، 20 / 11 / 1989.

17) افرایم کارش، «جنگ ایران و عراق، یک تحلیل نظامى«، نشریه‏ى ادلفى پى‏پر، مؤسسه بین‏المللى مطالعات استراتژیک لندن، بهار 1987، ترجمه دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ ستاد کل نیروهاى مسلح، 1370، ص 40 و 41.

18) کنت آر. تیمرمن، سوداگرى مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، 1373، ص 176 و 177، به نقل از مارنشه (رئیس وقت سازمان اطلاعاتى فرانسه(.

19) مأخذ 16.

20) جى دال – مکى لیپ، «نگرشى جدید به استراتژى عراق در جنگ خلیج فارس«، ترجمه علیرضا کاوه، مجله سیاست دفاعى، شماره 2، دانشگاه امام حسین (ع(، بهار 1375، ص 33.

21) مأخذ 1، ص 51.

22) عباس هدایتى خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، 1370، ص 69.

23) پیشین، ص 70.

24) وزارت خارجه جمهورى اسلامى ایران، «طرح سیاسى جمهورى اسلامى ایران براى خاتمه جنگ«، آذر 1366، ص 1.

25) مرکز مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهاى امام خمینى – جلد 16، تهران، وزارت ارشاد اسلامى، 1361، ص 76، سخنرانى 24 / 12 / 1360.

26) مأخذ 1، ص 73.

27) مأخذ 15، 22 / 4 / 1374.

28) روزنامه‏ى میزان، 1 / 7 / 1359.

29) مأخذ 19، ص 185.

30) مأخذ 19: ص 178.

31) ابوالحسن بنى‏صدر، روزها بر رئیس‏جمهور چه مى‏گذرد؟، تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، 1360.

32) محمد جوادى‏پور، على نیکفرد و سید یعقوب حسینى، ارتش جمهورى اسلامى ایران در هشت سال دفاع مقدس – جلد اول، نبردهاى غرب دزفول، تهران، سازمان عقیدتى سیاسى ارتش جمهورى اسلامى ایران، 1372، ص 135 تا 139.

33) سید یعقوب حسینى، محمد جوادى‏پور، ارتش جمهورى اسلامى ایران در هشت سال دفاع مقدس – جلد سوم: اشغال خرمشهر و شکستن حصر آبادان، تهران، سازمان عقیدتى سیاسى ارتش جمهورى اسلامى ایران، 1373، ص 159.

34) تیمسار اسدالله میرمحمدى، مصاحبه با روزنامه کیهان، 25 / 5 / 1375.

35) مأخذ 36.

36) مأخذ 36، ص 207.

37) خبرگزارى جمهورى اسلامى ایران، ویژه‏نامه «گزارش نهمین کنگره‏ى حزب بعث درباره جنگ«، 24 / 2 / 1362، رادیو بغداد، اسفند 1361.

38) مأخذ شماره‏ى 1، ص 58 و 59.

39) یکى از فرماندهان عراق در این زمینه مى‏گوید: «ما تصور مى‏کردیم که نیروهاى ایرانى از انجام یک عملیات دقیق و برنامه‏ریزى شده در سطحى گسترده ناتوان هستند، لذا بر موضع خود کاملا اصرار داشتیم… ما این ذهنیت را از شکست نیروهاى ایرانى در تاریخ 5 / 1 / 1981 (16 / 10 / 1359) در هویزه به دست آوردیم.«[فصلنامه بررسى‏هاى نظامى (دانشکده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران) شماره 1 ص 23 و 29].

40) دفتر سیاسى سپاه، «بولتن رویدادها و تحلیل«، شماره‏ى 19، 14 / 4 / 1460، خبرگزارى فرانسه 29 / 3 / 1360.

41) وزارت ارشاد اسلامى، «بولتن بررسى مطبوعات جهان«، شماره‏ى 89، 7 / 7 / 1360، نشریه السیاسه چاپ کویت، 21 ژوئیه 1981.

42) ستاد تبلیغات شوراى عالى دفاع، ستیز با صلح، به نقل از رادیو بغداد، 12 / 12 / 1359، ص 123.

43) پیشین، به نقل از مصاحبه مطبوعاتى صدام در تاریخ 22 / 7 / 1981 (31 / 4 / 1360(، ص 123.

44) خبرگزارى پارس، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 191، 5 / 7 / 1360، رادیو اسرائیل، 4 / 7 / 1360، به نقل از هفته‏نامه نیوزور لدیپورت.