جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تبیین استراتژی آزادسازی

زمان مطالعه: 7 دقیقه

پیروزی در عملیات ثامن الائمه (ع) که برجسته‏ترین تحول نظامی در سال اول جنگ بود. زمینه تبیین استراتژی جنگ را با هدف آزادسازی مناطق اشغالی، فراهم کرد. در این حال، تحولات سیاسی که بر روند تحولات نظامی اثر داشت، خود نیز از این تحولات متأثر بود.

امام خمینی با شناخت خود از روند تحولات، چند حرکت را به موازات هم اداره و هدایت کردند. امام، انتخاب ریاست جمهوری را به عنوان «یک امر حیاتی برای جمهوری اسلامی«(1) ارزیابی کرده و حضور مردم را در صحنه ضروری و تعیین کننده خواندند. ایشان در دیدار با فرماندهان نظامی – پس از سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی – فرمودند:

»به انتخابات نظر کنید می‏فهمید که ایران پایدار خواهد ماند… وقتی می‏توانند کودتا یا حمله کنند که ملت در صحنه نباشد،ولی وقتی ملت در صحنه بود، چه کاری از آنان ساخته است و در این جنگ فهمیده شد که ملت بی‏طرف نیست. ملت و ارتش ما قوی است و به خوبی مملکت را می‏تواند حفظ کند.«(2).

امام در 17 مهر 1360 – 10 روز پس از عملیات ثامن الائمه (ع) و سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی – در حکم تنفیذ ریاست جمهوری، آیت الله خامنه‏ای، فرمودند:

»شرکت بی‏سابقه مردم کشور امید بدخواهان را مبدل به یأس و طمع آزمندان را برای همیشه برید.«(3).

امام در جای دیگری از این حکم فرمودند:

»شرکت عمومی ملت شجاع و متعهد در انتخابات و پیروزی‏های پی‏درپی قوای مسلح در جنوب و غرب و حضور مداوم ملت در سرتاسر کشور… کاخ‏های تخیلی آنان را فرو ریخت.«(2).

امام، حضور گسترده و سرنوشت‏ساز مردم را در انتخاب ریاست جمهوری به مثابه گذار از مرحله بی‏ثباتی حاصله از مناقشات سیاسی به مرحله جدید ارزیابی کردند. ایشان در پاسخ به تلگرام فرماندهان در مورد پیروزی در عملیات ثامن الائمه (ع(، پیامی صادر فرمودند که در واقع چارچوب و خط مشی قوای نظامی را مشخص کرد؛ امام اظهار امیدواری کردند:

»آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمین‏های میهن ما است. ملت شریف به زودی مشاهده کند.«(4).

با تبیین استراتژی جنگ تأثیرات ناشی از تحولات سیاسی – نظامی به تدریج در حوزه نظامی نمایان شد؛ از یک سو، با افزایش حضور نیروهای مردی، سپاه تلاش‏های جدیدی را برای گسترش سازمان رزم انجام داد و از سوی دیگر، نیروهای ارتش و سپاه استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی را طرح‏ریزی کردند. سردار محسن رضایی در این زمینه می‏گوید:

»دو کار اساسی انجام شد؛ یکی در عملیات و یکی در سازمان‏دهی. در عملیات، طرح‏ریزی سلسله‏وار صورت گرفت، یعنی در حقیقت استراتژی نظامی شکل گرفت، دوم در سازمان‏دهی، سپاه رفت به دنبال این که یک سازمان رزم برای خودش فراهم کند. این دو از اولین تحولات پس از عملیات ثامن الائمه (ع) است.«(5).

سردار غلامعلی رشید نیز در مورد سازمان رزم سپاه و اقداماتی که انجام شد، می‏گوید:

»سال دوم جنگ را سال رشد و تثبیت سپاه نام‏گذاری کردیم. بعد از عملیات ثامن الائمه (ع(، کلاهدوز شهید شد. (6) آقا رحیم رفت تهران که مسئول طرح عملیات بشود، من هم به حکم

فرمانده کل سپاه مسئول عملیات جنوب شدم… یادم هست که با شهید باقری نشسته بودیم به فکر تشکیل تیپ افتادیم و این که بعد از این، برای انجام عملیات بعدی (طریق القدس) ما نیروی زیادی نیاز داریم و باید تیپ درست کنیم.«(7).

همان گونه که پیش از این اشاره شد، به دلیل پیروی سپاه از اصل دو برابر شدن نیروهای عمل کننده در هر عملیات نسبت به عملیات قبلی، سازمان مناسبی برای سپاه طرح‏ریزی شد. در عملیات ثامن الائمه (ع) نیروهای سپاه با سازمان گردان وارد عمل شدند و مفهوم تیپ پس از این عملیات شکل گرفت.(5) بر اساس تأکید سپاه در سازمان رزم، بر نیروی انسانی، تیپ‏های جدید شکل گرفت. درباره تشکیل تیپ‏ها و نام‏گذاری آن‏ها، سردار رشید می‏گوید:

»بیشتر اعداد ما برای نام‏گذاری مایل به اعداد تیپ‏های عراقی بودند تا ارتش خودمان. ارتش خودمان شماره‏های 92، 81، 64 و کلا اعداد بالاتر از 30، 40 را استفاده کرده‏اند ولی عراقی‏ها 1 و 2 تا 12 (8) ما آمدیم بین این‏ها را انتخاب کنیم و حداکثر را 41 گذاشتیم، اول که حکم دادیم تیپ‏های 8، 25، 14 تشکیل شد.«(7).

بدین ترتیب، گسترش سازمان رزم سپاه و ارتقاء آن از گردان به تیپ (9) بر توان نظامی ایران افزود (10) و این مسئله نقش مؤثری در تبیین استراتژی جنگ و طرح‏ریزی سلسله عملیات‏های بعدی داشت. (11).

در تبیین استراتژی جدید جنگ، دو تجربه ارزشمند که فرا روی نیروهای سپاه قرار گرفته بود، نقش داشتند: نخست، تشکیل ستاد عملیات جنوب و طرح‏ریزی عملیات محدود و دومی، تجربه‏ی طرح‏ریزی عملیات ثامن الائمه (ع) و تلاش برای تصویب آن در شورای عالی دفاع و سپس هماهنگی با برادران ارتش و اجرای آن با ترکیب مشترک بود. در مرحله جدید، با توجه به تجارب به دست آمده و در پی تلاش برای تعیین هویت سپاه در طرح‏ریزی عملیات و مشخص کردن جایگاه و نقش آن، اقدامات جدیدی برابر تدبیر فرماندهی سپاه انجام گرفت. برادر محسن رضایی در توضیح این اقدامات می‏گوید:

»ما بچه‏های سپاه را کاملا جدا کردیم و گفتیم شما یک تیمی بشوید، طراحی عملیات بکنید و برادران ارتش هم یک تیم درست کنند[و]به صورت جداگانه، طراحی عملیات کنند، ولی بعد، در جلسه مشترک نظرمان را بگوییم، آن‏ها هم نظرشان را بگویند. علت این تفکیک به خاطر این بود که می‏خواستیم به سپاه شکل بدهیم، یک سازمان درست کنیم. این که همین طوری بنشینیم در جلسات و معلوم نباشد کی چه می‏گوید، این یعنی این که هیچ وقت سپاه راه نیفتد و سازمان رزم سپاه شکل نگیرد. بنابراین، اولین تفکیک را ما قبل از عملیات طریق القدس انجام دادیم و گفتیم سپاه با هویت سپاهیگری باید طرح‏ریزی کند و ارتش هم با هویت ارتشی‏گری طرح‏ریزی کند. برادرمان صیاد خیلی مخالف بود، ولی ما محکم گرفتیم و گفتیم نه.«(5).

گرچه آثار و نتایج اجرای این تصمیم در همان هنگام آشکار شد، ولی با گذشت زمان و به ویژه پس از تکامل اندیشه دفاعی سپاه و تلاش این نیرو در طرح‏ریزی عملیات‏های خیبر، بدر، و الفجر 8، کربلای 5 و… ارزش این اقدام روشن‏تر شد. در واقع، اگر منشأ تحول در جنگ – پس از بن‏بست نظامی حاصله از ناکامی تفکر کلاسیک و سنتی – حضور نیروهای انقلابی و مردمی در جنگ و تبیین استراتژی جدید بود، بنابراین، در تداوم آزادسازی مناطق اشغالی نیز بی‏گمان، تحول جدید باید روند تکاملی خود را طی می‏کرد و این امر میسر نبود مگر به آنچه فرمانده سپاه در تفکیک طرح‏ریزی عملیات‏ها انجام داد.

با تشکیل تیم جدید برای طرح‏ریزی عملیات، نیروهای سپاه همچنان در پایگاه منتظران شهادت (گلف) به تلاش‏های خود ادامه دادند. سردار رضایی در مورد این جلسات می‏گوید:

»جلسه در پایگاه منتظران شهادت – گلف سابق – گذاشته شد و با برادران صحبت کردیم که این طور درست نیست که ما می‏آییم برای یک عملیات این جا می‏نشینیم، ما باید یک سلسله عملیات‏هایی را طرح‏ریزی کنیم.«(2).

دو اصل برای طرح‏ریزی در مرحله جدید در نظر گرفته شد: اول این که عملیات‏ها

مسلسل‏وار و پشت سر هم انجام شود و وقفه آن کوتاه باشد، دوم، در هر عملیاتی که صورت می‏گیرد دو تا سه برابر عملیات قبلی توان رزمی وارد صحنه شود.(2).

سردار رضایی همچنین در مورد نتیجه این تلاش‏ها و طرح‏ریزی سلسله عملیات‏های دوازده گانه‏ی کربلا می‏گوید:

»بعد از عملیات ثامن الائمه (ع) ما وارد دوران جدید و یک استراتژی جدید شدیم که قرار شد که در این مرحله 12 عملیات شامل کربلای 1 تا 12 طرح‏ریزی شود. این 12 عملیات اولین عملیات‏های منظمی بودند که از یک جانبی شروع می‏شد و به یک جایی ختم می‏شد و پشت سرهم انجام می‏گرفت. مشخص بود هر عملیات کجا صورت می‏گیرد، حتی اسم‏گذاری هم شده بود.«(12).

اهداف مورد نظر در استراتژی جدید که بر پایه ترکیب و هماهنگی (13) ارتش و سپاه تدوین شده بود، عبارت بودند از: الف) انهدام نیرو و امکانات دشمن برای کاهش توان نظامی عراق؛ ب) آزادسازی نیروهای خودی از خطوط پدافندی و تمرکز قوا برای اجرای عملیات در سایر مناطق اشغالی؛ ج) آمادگی برای حمله نهایی و تعیین کننده به دشمن.

در واقع، با تداوم تهاجمات پی‏درپی به دشمن و انهدام نیرو و امکانات آن، مقدمات آزادسازی مناطق اشغالی فراهم می‏شد و در این صورت، با آزادسازی نیروهای خودی که در خطوط پدافندی در برابر عراق قرار داشتند، مقدمات وارد ساختن ضربه نهایی به دشمن به منظور تأمین حقوق جمهوری اسلامی، فراهم می‏شد. بر همین اساس، قرار شد 12 طرح تحت عنوان کربلای 1 تا 12 (14) تهیه و برای تصویب نهایی به شورای عالی دفاع ارائه شود(15) که تنها پنج تا 6 طرح آماده شد. در واقع، کلیه تحرکاتی که پس از این زمان انجام گرفت، در چارچوب استراتژی جدید و بر پایه طرح‏های ارائه شده بود.


1) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، جلد 15، (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(، ص 169.

2) پیشین.

3) مأخذ 64، ص 179.

4) مأخذ 64، ص 165.

5) مأخذ 33.

6) سرلشکر محسن رضایی در مورد نقش برادر کلاهدوز در عملیات ثامن الائمه (ع) می‏گوید: «شهید کلاهدوز در این عملیات نقش خیلی مؤثری داشت. قبل از این عملیات حدود یک هفته یا 10 روز قبل فرمانده سپاه شد و برای این عملیات بیشترین زحمات را کشید.«(سرلشکر محسن رضایی، درس‏های تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه دوره عالی جنگ، 12 / 7 / 1375(

7) مأخذ 5.

8) عراقی‏ها بعدها از شماره‏های سه رقمی برای نام‏گذاری نیروهای جیش الشعبی استفاده کردند. ولی یگان‏های اصلی عراق در آن زمان همین شماره‏های دو رقمی را داشتند.

9) در کتاب دفاع مقدس – از انتشارات نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، اسفند 1373، ص 116، در مورد تشکیل تیپ در سپاه آمده است: «سپاه پاسداران به بهره‏برداری از انگیزه علاقمندی نیروهای بسیج مردمی که متعاقب موفقیت حاصله در عملیات ثامن الائمه (ع) ایجاد شده بود، یگان‏هایی در سطح تیپ تشکیل و در عملیات‏های بعدی شرکت داد.«.

10) در این زمان یکی از مشکلات نیروی زمینی یگان مانوری بود. چنان که در کتاب دفاع مقدس در همین زمینه آمده است: «یکی از عمده‏ترین مشکلات نیروی زمینی ارتش برای اجرای عملیات آفندی گسترده و سرنوشت‏ساز، کمبود یگان‏های مانوری با توجه به عرض جبهه و گسترش یگان‏ها در مواضع پدافندی بود (ص 130(، بنابراین، گسترش سازمان رزم سپاه عملا ضعف و کاستی‏های ارتش را جبران کرد و بر توان نظامی ایران افزود.

11) سردار علی فضلی درباره تشکیل تیپ در سازمان سپاه اظهار داشت: «یکی دو ماه قبل از عملیات طریق القدس، زمان تشکیل تیپ‏های سپاه بود. تازه اولین باری بود که سپاه تیپ‏هایش را تشکیل می‏داد و سازمان‏دهی می‏کرد. من مأمور تشکیل تیپ احتیاط محمد رسول الله (ص) شدم تا آن‏ها را برای شرکت در عملیات آماده سازم. تیپ‏های کربلا، امام حسین (ع) و عاشورا، تیپ‏های عمل کننده بودند و چون نیروهایشان کم بودند، گردان‏های ما به تیپ عاشورا مأمور شدند و من هم به عنوان جانشین فرمانده به کمک سردار جعفری فرمانده وقت آن تیپ رفتم.«[مؤسسه نشر آثار امام خمینی، امام و دفاع مقدس (خاطراتی از رزمندگان و فرماندهان سپاه اسلام – خاطرات علی فضلی(، تهران، 1377، ص 114].

12) مأخذ 28.

13) سرلشکر محسن رضایی در این زمینه می‏گوید: «بخشی از تحول در روند جنگ متأثر از همکاری ارتش و سپاه بود. پیش از این، فضای سیاسی حاکم بر کشور و جنگ مانع از همکاری حقیقی و واقعی بود بود ولی با تغییر شرایط کشور، ارتباط تصنعی جای خود را به ارتباط متناسب با توان و قابلیت‏ها داد به همین دلیل نتیجه این وضع سبب افزایش توان نظامی جمهوری اسلامی شد.«(سرلشکر محسن رضایی، درس‏های تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، دانشکده فرماندهی و ستاد، دوره عالی جنگ، 27 / 4 / 1374(.

14) در کتاب دفاع مقدس از انتشارات نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، صفحه‏ی 130 در این زمینه آمده است: «در پایان سال اول تهاجم عراق لزوما با قبول ریسک و تقلیل یگان‏ها در مناطق پدافندی و تمرکز نیروی نسبتا مناسب از یک طرف و مشارکت کامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سازمان‏دهی یگان‏های تیپی و لشکری از طرف دیگر، سلسله عملیاتی با نام کربلا طرح‏ریزی و اولین آن با نام کربلای 1 یا طریق القدس در جبهه میانی صحنه عملیات خوزستان با موفقیت اجرا و…«.

15) دفتر سیاسی سپاه پاسداران، گذری بر 2 سال جنگ، (سپاه پاسداران، 1361(، ص 114.