جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بوی خوش وصل

زمان مطالعه: 3 دقیقه

زمانی که خطوط دفاعی عراق در شرق کارون در هم شکست، یاد و خاطره‏ی «شهیدان جبهه‏ی عشق» لحظه‏ای از ذهن رزمندگان اسلام دور نمی‏شد. خاطره‏ی مردم مظلوم آبادان و خرمشهر که در روزهای نخستین جنگ زیر گلوله باران و بمباران وحشیانه‏ی عراقی‏ها به خون نشستند. یاد مردان بزرگ و حماسه‏آفرین شرکت نفت که شهادت را به جان خریدند تا از انهدام و شعله‏ور شدن بیش از پیش پالایشگاه آبادان جلوگیری کنند و آنگاه در دل آتش سوزان فرورفتند. خاطره‏ی مردان و زنان مظلومی که محله‏ی احمدآباد آبادان، بیمارستان طالقانی و کوچه باغ‏های جزیره‏ی مینو یادآور اشک غریبانه‏ی آنها بود. یاد دشداشه‏های غرقه در خون، یاد الله اکبر بسیجیان کوت شیخ و یاد چفیه‏های خواهرانمان که همدم زخم‏های دلاوران در گمرک خرمشهر شد. و اکنون، شهیدان خفته در آبادان میزبان یارانی بودند که خروش مردانه‏ی آنها در نبرد شرق کارون، وداع آخر با دنیای کوچک و زودگذر بود:

»شهیدان منطقه‏ی فیاضیه و کوی ذوالفقاری به آبادان و شهدای جبهه‏ی شمالی، پس از جمع‏آوری در محمدیه، به دارخوین منتقل می‏شدند. هوا گرم و سوزان بود و باید با امکاناتی اندک، کارهای زیادی انجام می‏گرفت. مدرسه‏ی دارخوین، نخل‏ها و درخت‏های کنار آن با حضور شهیدان بوی بهشت گرفته بود. در جبهه‏ی اسلام، همیشه شهیدان را مانند گل می‏بوییدند و هنوز به زمین نرسیده، بر دست‏های مجاهدان راه حق به آسمان رفته بود. در عملیات فرمانده کل قوا، جبهه‏ی دارخوین حدود 65 مفقودالاثر داشت که به محض شکستن خطوط دشمن در عملیات ثامن الائمه، چند نفر از بچه‏ها، به جست و جوی

آنها در جلوی خط اول عراقی‏ها پرداختند. شیر مردانی که یکصد روز از شهادتشان گذشته و چیز زیادی از جسم پاکشان نمانده بود، پس از یک هفته شناسایی به اصفهان منتقل شدند. تعداد شهدای عملیات ثامن الائمه هم حدود 200 الی 210 نفر بود که بیش‏تر آنها به آبادان منتقل شدند.» (1).

یکی دو روز از عملیات گذشته بود که فرماندهان رده بالای جمهوری اسلامی ایران یعنی سرلشکر فلاحی، سرتیپ نامجوی، برادر کلاهدوز، سرتیپ فکوری و محمد جهان‏آرا از منطقه بازدید کردند و سپس برای گزارش عملیات خدمت حضرت امام عازم تهران شدند:

»اوایل صبح بود، فرماندهان به پاسگاه دارخوین آمدند. صبحانه مختصری با هم خوردیم. همه آرام بودند. کم حرف و متین. بالاخره با یک دستگاه جیپ آهو راه افتادند و نگاه بچه‏های دارخوین، آنها را تا آخرین پیچ زیر نخل‏ها دنبال کرد.» (1).

با سقوط هواپیمای سی – 130 پنج تن از فرماندهان جبهه‏ی اسلام و مجروحینی که با آن عازم تهران بودند، به شهادت رسیدند. امام خمینی به همین مناسبت پیام مهمی ارسال فرمودند که تبیین کننده‏ی قدرتمندانه‏ی ادامه‏ی راه بود:

»با کمال تأثر و تأسف خبر دلخراش سانحه هوایی یک فروند هواپیمای نیروی هوایی که حامل شهدا و مجروحین جنگ اخیر بود و منجر به شهادت جمعی از خدمتگزاران به اسلام و ملت شهیدپرور ایران گردید، که در بین آنان تیمسار سرلشکر ولی‏الله فلاحی، تیمسار سرتیپ نامجوی، تیمسار سرتیپ فکوری و آقای کلاهدوز بودند، واصل گردید. اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از پیروزی انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند… جوانان رزمنده و شجاع ارتش و سپاه و سایر قوای مسلح پیروان شهید جاویدی هستند که تاریخ می‏گوید هر یک از جوانان و یاران او که به شهادت می‏رسیدند، رخسار مبارکش افروخته‏تر و آثار شجاعت و تصمیم در او بارزتر می‏گردید و یادگار شجاعان صدر اسلام هستند که پرچم از دست هر یک از فرماندهان که می‏افتاد دیگری پرچم را می‏گرفت و به رزم در راه هدف ادامه می‏داد. ما گرچه عزیزان ارزشمندی را از دست دادیم لکن هدف به قوت خود باقی و فرزندان اسلام با اراده آهنین و تصمیم قاطع از اسلام و میهن عزیز خود دفاع می‏کنند و هر چه

بیش‏تر برای خود و میهن خود افتخار می‏آفرینند تا کوردلان و منافقان و پناهندگان در دامن غرب بدانند تا ملت ایران و قوای مسلح شجاع زنده است برای غرب و شرق و غرب‏زده و شرق‏زده در کشور بقیه‏الله اعظم جایی نیست.» (2).

عملیات ثامن الائمه در حالی به پایان رسید که پیروزی در آن جمهوری اسلامی ایران را در آستانه‏ی روزهای بزرگ دیگر قرار داد. روزهایی که مردمی شیفته‏ی ولایت با حضور در صحنه‏هایی از خون و عشق و شهادت و ایثار، به وجود آورنده‏ی آن بودند:

»بسیاری از بچه‏های بسیجی آبادان که با آرزوی شهادت در منطقه مانده بودند، از آن ذوق و شوقی که داشتند، شب عملیات جزء اولین نیروهایی بودند که به خط دشمن زدند و عده‏ای از آنها به شهادت رسیدند. فردای آن روز، ما گل‏های آبادان را می‏دیدیم که روی دست مردم، در شهر آبادان تشییع می‏شدند…» (3).


1) مأخذ 18.

2) صحیفه‏ی نور، جلد 15، صفحه‏ی 171، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

3) مأخذ 7.