جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

برخی نتیجه‏ گیری‏ها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

– بحث درباره‏ی راهکار سلاح‏های هسته‏ای در ایران از گسترش زیادی برخوردار نیست. به علاوه، موضوع این بحث، محفوظ داشتن یک راهکار هسته‏ای برای خود است، نه در مورد برنامه‏های موجود سلاح‏های هسته‏ای. البته، علت این امر آن نیست که بحث درباره برنامه جاری هسته‏ای – در صورتی که چنین برنامه‏ای وجود داشته باشد – همچنان به صورت تابو باقی مانده است. نحوه‏ی انجام بحث مبتنی بر فرضی است که بیشتر بازیگران عرصه‏ی عمومی در ایران به شدت به آن معتقدند و آن عبارت است از این که دست کم در حال حاضر، در ایران تصمیمی برای تعقیب راهکار هسته‏ای گرفته نشده است، صرفنظر از این که پیش از این چنین راهکاری مورد توجه بوده است یا خیر.

– درک این بحث عمومی با وجود محدود بودن آن، مهم است، زیرا نه تنها درباره‏ی افکار و عقاید مختلفی که در این زمینه در جامعه ایران وجود دارد

سرنخ‏هایی به دست ما می‏دهد، بلکه راهکارهایی را که پیش روی رهبران کنونی و آتی ایران قرار دارد، روشن می‏سازد.

– این بحث، به همان اندازه که به محفوظ نگه داشتن راهکار هسته‏ای می‏پردازد، به سیاست خارجی ایران نیز توجه نشان می‏دهد. همچنین از دیگر موضوعات این بحث، فرایندی است که باعث شد ایران راهکار تعقیب سلاح‏های هسته‏ای و آزمایش آنها را آشکارا رها کند و موضوع دیگر، هزینه‏ها و منافع این انتخاب است.

– هواداران حفظ راهکار هسته‏ای، براساس آنچه که آن را مقتضیات درک واقع‏گرایانه از روابط بین الملل می‏دانند، از این راهکار حمایت می‏کنند. به عقیده این عده، بالا بردن جایگاه، احتمال تحرک اجتماعی و افزایش قدرت چانه‏زنی در سطح منطقه‏ای برخی از ثمرات این راهکار است.

– مخالفان حفظ راهکار هسته‏ای، دلیل اعتراض خود را به این راهکار، نگرانی از واکنش‏های بین المللی بیان می‏کنند. که به نظر آنها، این راهکار امنیت ایران را بیش از پیش به مخاطره می‏اندازد.

– منتقدین ادامه‏ی پایبندی ایران به معاهدات بین المللی، معتقدند که تصمیم ایران بازتاب عدم درک وزارت امور خارجه از روابط بین الملل و نقش چانه‏زنی در مذاکرات بین المللی و همچنین به دلیل عدم مهارت مذاکره کنندگان ایرانی در هنر چانه‏زنی است.

– هواداران معاهدات بین المللی، از پیوستن ایران به این معاهدات بر پایه دلایل مصلحت گرایانه حمایت می‏کنند و به ویژه چنین استدلال می‏کنند که ایران چاره دیگری جز پیوستن به این معاهدات ندارد. با توجه به خطراتی که عدم پیوستن به آنها در بر دارد، آنان استدلال می‏کنند که در این مقطع، تنها تضمین امنیتی برای ایران، بهبود روابط بین المللی می‏باشد. به این دلیل، آنها از اظهارات و رفتار بی ملاحظه‏ی وزارت خارجه که گمان می‏رود متناقض با تعهدات بین‏المللی ایران باشد، انتقاد

می‏کنند.

خلاصه این که، منتقدان مسائل هسته‏ای در هر دو جناح سیاسی ایران، سرانجام نهایتا بردو ضعف مشهود سیاست خارجی ایران تأکید می‏کنند: عدم انسجام و نبود دانش و مهارت مذاکره. این دو انتقاد را می‏توان تا آنجا که در زمینه‏ی فرایند متفرق سیاست خارجی که سیاست‏مداران و مذاکره کنندگان فاقد مهارت‏های مهم، هدایت می‏کنند و دارای همگرایی هستند، مکمل یکدیگر دانست.