جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بحث پیرامون تعهدات بین المللی موجود ایران

زمان مطالعه: 5 دقیقه

سخن از مزایا و معایب سلاح‏های هسته‏ای در مباحث مربوط به راهکارها، به صورت بسیار کلی بیان شده است. با این حال، یک جنبه از این بحث بر شرایط دشوار کنونی ایران بیش‏تر تأکید دارد. محور این جنبه از بحث، درباره‏ی رها کردن یا نکردن راهکار سلاح‏های کشتار جمعی نیست، بلکه در مورد پیامدهای تعهدات بین المللی ایران برای منافع ملی آن کشور است. موضوع این بحث درباره‏ی پیوستن یا عدم پیوستن به NPT و دیگر معاهدات WMD (که رهبری کنونی آنها را پذیرفته است) و همچنین بحث در این مورد که این امر در راستای منافع ملی ایران است یا خیر، متمرکز می‏باشد. در پاسخ به این پرسش، دو موضع متضاد ارائه شده است: از یک سو، برخی چنین استدلال کرده‏اند که تصمیم کنونی رهبری ایران برای این که به طور سمی از راهکار تولید WMD چشم پوشی کند، یکی از بزرگ‏ترین اشتباهاتی است که در تاریخ دیپلماتیک جمهوری اسلامی صورت گرفته است. آنها معتقدند

که تصمیم به پیوستن به معاهدات WMD، نتیجه‏ی سیاست خارجی آرمان گرایانه‏ای است که در وزارت خارجه تدوین شده است. امضا کنندگان این معاهدات از نظر درک نظریه‏های واقع‏گرایانه در روابط بین الملل، دچار نقص شده‏اند و در نتیجه نسبت به نظریه‏های بازدارندگی و نیز شیوه‏های چانه‏زنی در مذاکرات بین المللی نا آگاه هستند. بدین ترتیب، آنها خود را متعهد به پیمان کرده‏اند که هیچ چیز از آن عاید آنها نمی‏شود و در نتیجه قدرت چانه‏زنی ایران و نیز نقش آن در معادلات بین المللی و منطقه‏ای کاهش می‏یابد. از دیدگاه این نظریه پردازان واقع‏گرا، در جهان پر هرج و مرج معاصر، با توجه به موقعیت استراتژیک و حساس ایران، کشور ما نباید به این پیمان تبعیض آمیز [CTBT] اعتماد کرده و خود را تسلیم آن سازد. به این دلیل، ایران دست به مخاطره بزرگی زده است که کمترین هزینه‏ی آن [در حال حاضر] از دست دادن قدرت چانه زنی در مذاکرات بین المللی و منطقه‏ای است. در نهایت ما نیز مانند کره شمالی می‏توانستیم در ازای این پیمان تبعیض آمیز به یک رشته امتیازات دست یابیم و این فرصت را به رایگان از دست ندهیم. (1).

جالب این است که کسانی که از دیدگاه واقع گرایانه خود صحبت می‏کنند و متعلق به هر دو طیف سیاسی هستند، خود به درستی نمی‏دانند که مذاکره کنندگان ایرانی چگونه می‏توانستند در چارچوب سیاست خارجی وسیع‏تر ایران – که امکان مذاکره با طرف اصلی مذاکرات درباره سلاح‏های هسته‏ای (ایالات متحده) را نمی‏دهد – بهتر چانه زنی کنند؟ (2) با این حال یادآوری تجربه‏ی توفیق ظاهری کره شمالی در

خودداری از تقبیح استفاده از سلاح‏های هسته‏ای و عین حال عقد موافقت‏نامه بین این کشور و ایالات متحده و وعده‏ی کمک 4 میلیارد دلاری این کشور در زمینه‏ی انرژی، برای ایرانیان جالب توجه است.

در مقابل این دیدگاه، کسانی هستند که مورد انتقاد واقع شده‏اند، آنها بر چسب آرمان گرایی خود را رد می‏کنند و استدلال‏های خود را براساس مصلحت‏گرایی استوار می‏سازند. به عقیده آنها ایران در پیوستن به انواع معاهدات WMD چاره دیگری نداشته است و از همه این‏ها گذشته، هر یک از تصمیمات سیاسی خارجی باید در چارچوب خاص خود مورد ارزیابی قرار گیرد. آنان استدلال می‏کنند که موضع ایران بسیار متفاوت از هند یا پاکستان است. ایران کشوری است که شعارهای انقلابی آن برای صدور انقلاب تهدیدی نسبت به منطقه و نیز جهان تلقی می‏شود و نتیجه این شعارها، تحمیل انواع فشارهای بی سابقه اقتصادی، سیاسی، نظامی (جنگ) و حتی فرهنگی بوده است. لذا در این شرایط:

شاید تنها اتهامی که ایران – به عنوان کشوری که متهم به همه چیز از تروریسم تا نقض حقوق بشر و کارشکنی در فرایند صلح است – کمتر با آن مواجه بوده است، داشتن سلاح‏های هسته‏ای است و در صورتی که به پیمان نپیوندد و یا حتی ادعای داشتن سلاح هسته‏ای را بکند (مانند کره شمالی(، به منزله‏ی اعلان یک جانبه جنگ بین المللی با همه هزینه‏های سنگین و خطراتی است که می‏توان برای آن متصور شد. (3) در واقع، این عده معتقدند که هر گونه تلاش برای نقض تعهدات بین‏المللی، اقدامی تجاوزکارانه تلقی می‏شود که پیامدهای وخیمی برای ایران در بر خواهد

داشت.

از سوی دیگر، هواداران راهکار سلاح‏های هسته‏ای به عدم انسجام و تبعیض‏هایی اشاره می‏کنند که در ذات خود NPT وجود دارد و نیز موادی از آن که در رابطه با ایران نادیده گرفته شده است (یعنی محروم ساختن این کشور از استفاده مسالمت آمیز از انرژی هسته‏ای(. به نظر آنها تقسیم‏بندی میان کشورهایی که دارای سلاح‏های هسته‏ای هستند و آنهایی که فاقد آن می‏باشند، در NPT چشم انداز جالب توجهی را در زمینه‏ی به دست آوردن تحرک اجتماعی برای کشورهایی که دشمن شناخته شده دارند، به دست می‏دهد و ایران باید هر چه زودتر بر همین اساس در مورد سلاح‏های هسته‏ای بیاندیشد:

» … اگر ایران، در حال حاضر سلاح‏های هسته‏ای داشته باشد باید همین الآن به آزمایش آنها دست بزند، چرا که فایده آن به صورت عاملی بازدارنده به منصه ظهور برسد. هنگامی که CTBT کاملا به مرحله اجرا درآید و پنج مکانیسم از شش مکانیسم آن در تهران و مسجد سلیمان وارد عمل شوند و ابزارهای ملی نیز در خدمت آنها قرار گیرند، آنگاه وجود هر نوع نارسایی، این پا و آن پا کردن، نقض پیمان و یا تقلب، بسیار دشوار شده و پیامدهای آن نیز بسیار مسأله‏ساز خواهند بود. » (4).

هواداران سلاح هسته‏ای در ایران استدلال می‏کنند که از نظر قانونی، ایران می‏تواند از NPT خارج شود و برنامه‏های هسته‏ای خود را در پیش گیرد به شرط آن که از سه ماه قبل اطلاع بدهد و » تهدیدات فوق العاده‏ای » را که منجر به أخذ این تصمیم شده است، اعلام کند. اما هنگامی که ایران قصد خود را برای خروج از این پیمان اعلام کند، با شماری از اقدامات تنبیهی رو به رو می‏شود که ممکن است توسل به زور هم در میان آن‏ها باشد. ایران در برابر این اقدامات آسیب‏پذیر است به همین دلیل، هم اکنون باید اقدام کرد. اما اگر این امر امکان پذیر نباشد، احتمالا به این دلیل که ایران سلاح‏های آماده‏ای در اختیار ندارد، حداقل کاری که می‏توان انجام داد، نوعی تحلیل مقدماتی پیامدهای خروج از NPT است. با توجه به آزمایش‏های اخیر هند و پاکستان و نیز محیط خطرناکی که ایران در آن قرار دارد، هواداران سلاح‏های هسته‏ای استدلال می‏کنند که چشم‏پوشی رسمی از راهکار هسته‏ای سیاست خطرناکی برای ایران است.


1) » آزمایش‏های هسته‏ای » پیشین.

2) به این دلیل از هر دو طیف سیاسی صحبت می‏کنم که مواضع سیاست خارجی در ایران بسیار سیال بوده است. برای مثال، تا انتخاب آقای خاتمی، این گروه‏های عموما » چپ سنتی » بودند که به طور مؤثر از هر نوع بحث درباره روابط بین ایران و آمریکا جلوگیری کرده و آن را سازش تلقی می‏کردند. از مه 1997، این راست محافظه کار است که تمایل به ایجاد رابطه را توطئه می‏داند.

3) » آزمایش‏های هسته‏ای » ، پیشین.

4) حبیب عسگرخانی، پیشین. عسگرخانی از اساتید دانشگاه تهران در یک گردهمایی در دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی در سمیناری در مورد تعریف تهدیدات علیه ایران در 9 اکتبر 1999 بار دیگر این موضع را تکرار کرد. این تنها اشاره‏ای است که می‏توان از آن احتمال داشتن یک برنامه هسته‏ای توسط ایران را دریافت. البته، صحبت‏های عسگرخانی را به طریق دیگری نیز می‏توان تفسیر کرد. این صحبت‏ها، ممکن است مبین این باشد که حتی یک طرفدار برنامه سلاح‏های هسته‏ای فکر می‏کند که در مدت فقط چند سال، پس از خاتمه فرصت ایجاد شده توسط آزمایش پاکستان نقض NPT و عدم اجرای صحیح آن برای ایران بسیار خطرناک خواهد بود.