بن بست نظامی حاکم بر جنگ (1) که ناشی از ناتوانی نظامی دو کشور ایران و عراق در تغییر موازنه سیاسی – نظامی بود، منجر به شکل گیری و تقویت این نظریه شد که دو طرف درگیر با بهرهگیری از قدرت نظامی، توانایی تغییر اوضاع را به سود خود ندارند. با شکل گیری روند آزادسازی مناطق اشغالی و سرانجام، فتح خرمشهر، بار دیگر جنگ ایران و عراق، در کانون توجه جهانیان قرار گرفت.
در این حال، تحلیل محافل کارشناسی، ناظران، شخصیتها و مقامهای رسمی کشورها، در مورد پیدایش روند جدید در جنگ، نمایانگر نوعی غافلگیری و اظهار شگفتی همراه با نگرانی بود. با این حال، همهی نظرها و تحلیلهای ارائه شده بر این نکته تأکید داشتند که پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس به عنوان نقطه عطف (2) میتواند سرنوشت جنگ را تعیین کند. چنان که روزنامه گاردین چاپ انگلیس این روزی را نقطه عطفی در جنگ میان دو کشور دانست (3) و روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نیز بر این مسئله تأکید کرد که «نبرد خرمشهر سرنوشت جنگ را تعیین خواهد کرد» (4) فایننشال تایمز نیز نوشت:
»خرمشهر به منزله کلید پیروزی جنگ است و خرمشهر تنها سمبل واقعی پیروزی عراق و سمبل مقاومت (5) سرسختانه نیروهای ایران است.» (6).
همچنین، یک دیپلمات غربی در بغداد گفت:
»خرمشهر یک جایزه بزرگ است، اگر ایرانیها آن را پس بگیرند، عراقیها حرفی برای گفتن خواهند داشت.» (7).
خبرگزاری آسوشیتدپرس سقوط خرمشهر را شکستی (8) توهین آمیز و واقعی برای دولت صدام در جنگ 20 ماهه ارزیابی کرد.(9) رادیو لندن نیز به نقل از کارشناسان، (10) پیروزی در خرمشهر را به عنوان یکی از بزرگترین پیروزیهای ایران برشمرد. (11).
در سایر تحلیلهایی که درباره آثار ناشی از شکست عراق در عملیات بیت المقدس مطرح میشد، به موضوعاتی همچون: «تحقیر ارتش عراق«، «از دست دادن مهمترین و بزرگترین انگیزه عراقیها» (12) «در تیررس قرار گرفتن مناطق نفت خیز عراق» (13) و «توانایی ایران برای پیشروی به مرز و داخل خاک عراق» (14) اشاره شده است.
دربارهی ریشهیابی علل برتری نظامی ایران بر عراق و دستیابی نیروهای خودی به پیروزی درخشان، روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت:
»استراتژی نظامی ایران بر عراق برتری داشته و ایرانیان حملات خود را با نیروی زیاد بر صفوف عراقیها در خوزستان وارد آوردهاند. علاوه بر آن، ایرانیان دارای ایثار، از خود گذشتگی و میل به شهادت بوده و با شوقی انقلابی برای آزادی سرزمینهایشان میجنگند. در مقابل، سربازان عراقی اعتماد به نفسشان را از ابتدای جنگ از دست داده و…» (15).
روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از مقامهای آمریکایی نوشت:
»مقامهای آمریکایی از این که ایران توانسته به فاصله کمی از حمله ماه مارس (فتح المبین) چنین ضربه بزرگی بر عراق وارد آورد، اظهار تعجب نمودند و افزودند که ایران تاکتیک حمله زمینی را به نحو احسن انجام داده است، عملیاتی که عراق هنوز در آن موفق نبوده
است. بر طبق محاسبات پنتاگون،تا به حال ایران چهار حمله عظیم داشته است، لیکن این حمله اخیر قاطعترین آنهاست.» (15).
این نشریه همچنین با اشاره به شیوه حملات زمینی ایران و تکمیل آن در مراحل مختلف، تأکید کرد که عراقیها هنوز یارای فراگیری آن را ندارند. خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از کارشناسان نظامی خارجی مقیم تهران، با اظهار شگفتی از نحوه هماهنگی عملیات به لحاظ زمانی و مکانی، بیان کرد:
»نیروهای مسلح ایران (ارتش، بسیج، سپاه) ثابت کردند که از یک انسجام بهتآور و غیرمترقب برخوردارند. نیروهای بسیج که تجهیزات نظامی اندک ولی انگیزههای مذهبی عمیقی دارند، عامل تعیین کنندهای را در پیروزیهای اخیر ایرانیان تشکیل میدهند.» (16).
تلویزیون شبکه یک آلمان با تأکید بر نقش پاسداران و بسیجیان در جنگ گفت:
»البته نه این که اسلحههای مدرن شاه بار سنگین این جنگ را به عهده داشته باشد. بلکه بیشتر از همه، پاسداران انقلاب و بسیجیان که توسط پاسداران، بسیار کم تعلیم دیدهاند، در این جنگ نقش دارند و در هفتههای اخیر سنگرهای عراقی را تسخیر کردهاند.» (17).
مجله آلمانی اشپیگل نیز «روحیه شهادت طلبی و تعصب» (18) را عامل پیروزیهای اخیر ایران دانست. و مجله پاکستانی مسلم بر «نقش ایمان و قدرت روحی» (19) تأکید کرد.
در نخستین بررسیهای ریشهیابی علل رسیدن ایران به پیروزی سریع، (20) آنچه بیش از هر عامل دیگری مورد توجه قرار گرفت، موقعیت جدید نظامی ایران و برتری آن بر عراق و در مقابل، وضعیت نامطلوب عراق بود بی گمان، نتایج ناشی از این وضعیت میتوانست تأثیرات کاملا آشکار و تعیین کنندهای را در زمینه سیاسی، در داخل عراق و در سطح منطقه
داشته باشد. روزنامه الاهرام چاپ مصر به نقل از کارشناسان نظامی، در مورد موقعیت عراق در جهان عرب و تأثیر رخدادهای جنگ بر منطقه، نوشت:
»عراق در دروازه شرقی جهان عرب قرار دارد و نتایج آنچه که در آن منطقه روی میدهد، با سرعتی سرسامآور در سراسر منطقه عربی منعکس خواهد شد.» (21).
چند روز بعد، همین روزنامه در مقالهای به قلم سر دبیر خود نوشت:
»شکست عراق نه تنها موجب سقوط دولت و اشغال خاک این کشور خواهد شد، بلکه این به نوبه خود فاجعه بزرگی است و به سقوط پیدرپی دولتهای خلیج فارس میانجامد«. (22).
روزنامه ینی دویر چاپ آنکارا به نقل از منابع دیپلماتیک در بغداد، با تأکید بر پیوستگی سقوط صدام با تحولات منطقه خلیج فارس نوشت:
»سقوط صدام حسین و تحولات سیاسی آینده خلیج فارس به پیشروی نیروهای ایرانی که روز به روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرند، بستگی دارد.» (23).
خبرگزاری آسوشیتدپرس در منامه نیز با بررسی تأثیرات آزادی خرمشهر بر وضعیت سیاسی عراق و منطقه، گزارش داد:
»سقوط این شهر (خرمشهر) به دست ایرانیها سبب به هم ریختن رژیم صدام حسین و بروز مشکلاتی در سایر نقاط خلیج فارس خواهد شد و این مسئله اخیرا به نحو گستردهای در مجلات عربستان منعکس شده است.» (24).
دربارهی تأثیر پیروزیهای ایران بر موقعیت صدام و وضعیت سیاسی دولت عراق، در رسانههای خبری، از قول کارشناسان نظامی و منابع دیپلماتیک به مواردی اشاره شده که خواندنی میباشد، مجله نیوزویک «بیاعتبار شدن صدام» و سرنگونی را به عنوان نتایج شکست [عراق] در خرمشهر ذکر کرد. (25).
همچنین در این نشریه، مواردی همچون «خودکشی سیاسی رژیم بغداد «ابهام در مورد بقای سیاسی صدام» و «آینده مبهم برای رژیم عراق» مورد تأکید قرار گرفت. روزنامه دیولت چاپ آلمان نیز نوشت:
»عراق در جنگ خلیج (فارس) علیه ایران و علیه انقلاب اسلامی آیتالله خمینی، هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی باخته است. این نظرهایی است که در تمام پایتخت های عربی به دست آمده است.» (26).
روزنامه زود دویچه سایتونگ چاپ آلمان دربارهی وضعیت عراق در جنگ نوشت:
»بدین ترتیب، بغداد آخرین تکیه گاهش را برای مذاکره و جهت حفظ آبرویش از دست داده است (27) و از نظر نظامی دیگر صدام نجات دادنی نیست، حتی اگر ایرانیها به عراق وارد نشوند.» (28).
البته برخی معتقد بودند که گرچه صدام با حمله به ایران و شکست در جنگ اشتباه بزرگی را مرتکب شد، ولی سقوط حکومت عراق به آسانی امکانپذیر نیست، زیرا امنیت داخلی عراق کاملا تحت نظر دولت عراق قرار دارد، و از سوی دیگر، کشورهای عربی نیز الزاما از عراق جانبداری خواهند کرد. (29).
در این روند، «تثبیت نظامی – سیاسی ایران» و «پیروزی نظامی بر عراق«، به منزله پیروزی انقلاب اسلامی و چیره شدن بر معضلات ناشی از بحران داخلی و تجاوز خارجی ارزیابی میشد. به عبارت دیگر، توانایی نظامی ایران موجب تحول در صحنه نبرد شد و تأثیرات احتمالی آن در حوزه سیاسی در داخل عراق و در سطح منطقه مورد بررسی و توجه ناظران قرار گرفت. به این معنا، پیدایش نتایج ناشی از این وضعیت، بیانگر منطق حاکم بر تغییر ماهیت جنگ بود.
در واقع، ترغیب عراق و حمایت از این کشور برای حمله به ایران، به دلیل نگرانی از تحولات ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط شاه بود. مخالفان انقلاب اسلامی امیدوار بودند؛ با تهاجم دولت بعث عراق، جمهوری اسلامی در گرداب بیثباتی داخلی و تجاوز خارجی افتاده و سرانجام از پای درآید. ولی در مقابل، ایران با پیروزیهای نظامی خود، در
موقعیت جدید و برتری، قرار گرفت. در این حال ارگان حزب سوسیالیست کارگر انگلستان در این زمینه نوشت:
»ایران در محاصره اقتصادی بود و نمیتوانست هیچ سلاح و قطعه یدکی دریافت کند و دائما تحت حمله تبلیغاتی بود. کسانی چون فرد هالیدی مرتبا با اظهارنظر خود سم تبلیغاتی علیه ایران تهیه میدیدند و ادعا میکردند که انقلاب ایران و رهبر آن امام خمینی قادر به تحمل حمله عراق نیستند. آنها مدعی بودند که «نظام ایران سرنگون میشود و اقتصاد ایران ورشکسته است و به زودی در ایران جنگ داخلی روی میدهد. ارتش شورش کرده و دست به کودتا میزند، مردم از جنگ خسته شده پشت جبهه را تقویت نمیکنند و دست به راهپیمایی و تظاهرات علیه دولت میزنند«. اما تمام این حرفها غلط از آب درآمد و نه تنها ایران به پیروزی نظامی دست یافت، بلکه انقلاب اسلامی نیز قدرتمندتر شده و به پیشرفت خود ادامه میدهد.» (30).
روزنامه لوموند نیز در مورد تأثیرات جنگ بر اوضاع داخلی ایران نوشت:
»جنگ به حکومت ایران اجازه داد که ضمن برقراری مجدد اتحاد مقدس – از آن نوع که به وی فرصت داد تا رژیم سلطنتی را سرنگون کند – به پاسداران بازوی نیرومند انقلاب اسلامی،عمدهترین نیروی نظامی، کشور اهمیت خاصی داده شود و جناحهای مختلف لیبرال یا چپی تصفیه شوند و این خود نشانه یکی از عمدهترین پیروزیهای جمهوری اسلامی در مقابل رژیم بعثی بغداد است.» (31).
رادیو لندن نیز در تفسیر خبری گفت:
»جنگ نه تنها جمهوری اسلامی آیتالله خمینی را تضعیف نکرد، بلکه به رهبری آن انسجام بخشید و اکنون این دولت صدام حسین در بغداد است که بیثبات جلوه مینماید.» (32).
سفیر سابق آمریکا در عربستان نیز بر این مسئله تأکید کرد که عراق با هجوم به سرزمینهای ایران، میخواست شاهد سقوط جمهوری اسلامی ایران باشد، ولی این آرزو با برتری نیروهای ایران اتفاق نیفتاد. (33) رادیو
آلمان غربی نیز به این مسئله اشاره کرد که صدام نتوانست به هدفش که سقوط حکومت ایران بود، برسد و خود را از خطر انقلاب اسلامی برهاند، (34) حال آن که اکنون عراق با ناثباتی روبهرو شده و صدام باید از سقوط حکومت خود بیمناک باشد (35) در مجموع، وضعیت ایجاد شده این حقیقت را روشن کرد که اگر قرار باشد با توسل به شیوههای نظامی مسئله جنگ را حل و فصل کرد، ایران در این زمینه از وزنه سنگینتری برخوردار است.
بدین ترتیب، در حالی که تصور میشد تجاوز نظامی عراق پایان بخش حیات سیاسی نظام انقلابی ایران خواهد بود، روند تحولات جنگ اوضاع را به گونهای تغییر داد که سرنوشت سیاسی صدام و تداوم بقای دولت حاکم بر بغداد، در معرض ابهام و تردید قرار گرفت. پیدایش این وضعیت منجر به تغییر مواضع عراق، افزایش نگرانی امریکا و اتخاذ مواضع و سیاستهای جدید در منطقه و برخورد با ایران و همچنین افزایش حمایت و گسترش تحرکات دیپلماتیک کشورهای عرب پشتیبان عراق شد. در این حال، دولت عراق بر اثر درماندگی در برابر وضعیت جدید، به طور تلویحی نقش و موقعیت خود برای امریکا و نیز «جنگ نیابتی» علیه ایران را یادآوری کرد. نشریهای به نقل از یک مقام عراقی نوشت:
»عراق به نیابت از جانب امریکا با ایران میجنگد. عراق با مقابله با جمهوری اسلامی در حقیقت خواسته کار امریکا را بدون آن که هزینهای برای واشنگتن در برداشته باشد، انجام دهد.» (36).
آسوشیتدپرس نیز در گزارشی اعلام کرد که عراقیها ادعا میکنند برای جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی (بنیادگرایی) ایران به عراق و کشورهای طرفدار غرب و نفتخیز حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و کویت، با این کشور میجنگند (37) اعتراف عراقیها به نقش خود در تأمین منافع غرب در حالی بیان شد که دولت عراق برای خروج از وضعیت بحرانی، شدیدا به پشتیبانی دوستان غربی (38) و منطقهای خود نیاز داشت.
عراقیها همچنین برخلاف مواضع قبلی خود – قبل از جنگ و قبل از شکست در تلاش برای «تجزیه ایران» و لغو قرارداد 1975 الجزایر – در وضعیت جدید اعلام کردند که هیچگونه نظر توسعه طلبانهای به خاک ایران ندارند. (39) سعدون حمادی، وزیر خارجه عراق نیز آمادگی کشورش را برای تخلیه مناطق اشغالی اعلام کرد. (40) عراق همچنین آمادگی خود را برای مذاکره در هر مورد، حتی رودخانه اروند، اعلام کرد. (41) بخش فارسی رادیو بغداد به نقل از صدام گفت:
»رهبری عراق، جناب آقای صدام حسین، بارها از طریق رسانههای گروهی، رادیو، روزنامه، و هیئتهای حسن نیت اسلامی اعلام نموده است که ما طمعی به خاک ایران نداریم، ما آمادهایم که آخرین وجب خاک ایران را ترک گوییم. ما جنگ افروز نیستیم و نمیخواهیم منطقه ناامن باشد و منافع ما و هر انسان دیگر در صلح و آرامش تأمین میشود.» (42).
نگرانی عراق از سرانجام جنگ و وضعیت نامطلوبی که گرفتار آن بود، تأثیر مستقیمی در موضع گیریهای جدید این کشور داشت. بی گمان، تأکید عراق بر پایان داد به جنگ و اتخاذ مواضع صلح جویانه میتوانست موقعیت سیاسی این کشور را بهبود بخشد. رادیو لندن در اینباره گفت:
»به احتمال زیاد رهبران عراق به این نتیجه رسیدهاند که عقبنشینی به مرز بین المللی همراه با تقویت مواضع دفاعی در پشت مرز، بهترین روش برای پایان دادن به جنگ است.» (43).
چنین به نظر میرسید که امریکاییها در متقاعد کردن دولت عراق برای عقب نشینی از مناطق اشغالی ایران نقش برجستهای داشتند. این اقدام عراق میتوانست در چارچوب سیاست امریکا مبنی بر پایان دادن به جنگ معنا پیدا کند. زیرا امریکاییها در اوضاع جدید، قادر شدند با حمایت از عراق و فشار بر ایران اهداف و منافع خود را پیگیری کنند.
در این حال، «بمباران جزیره خارک» به وسیلهی هواپیماهای عراقی قابل تأمل است. این اقدام در حالی صورت گرفت که عراق شعار صلح طلبی سر میداد. اگر عراقیها بر پایان دادن به جنگ و برقراری صلح تمایل داشتند،
اساسا نباید جزیره خارک را مورد حمله قرار میدادند. به همین دلیل، این اقدام عراق را باید در چارچوب سیاستهای امریکا و به عنوان تهدید علیه ایران ارزیابی کرد. (44).
1) ویلیام اف هیکمن یکی از فرماندهان نیروی دریایی آمریکا و عضو هیئت مدیره فدرال برنامه مطالعات خارجی برو کینگز در مورد مراحل جنگ مینویسد: «در جریان مرحلهی اول که حدود هفت هفته ادامه داشت، نیروهای عراقی در موضع تهاجمی قرار داشتند. در مرحلهی دوم که اوایل نوامبر (نیمه آبان) تا تابستان 1981 میلادی (1360) را دربر میگیرد، جنگ در بنبست قرار داشت و در طی آن، نیروهای عراقی در موضع دفاعی مستقر شدند و از سوی دیگر، تلاشهای ایران برای صورت دادن کارها در جبهه به دلیل وجود جنگ قدرت در تهران، ناکام ماند…« (ویلیام اف هیکمن، ارتش از هم پاشیده و از نو متولد شده در سال 1982، ترجمه گروه تحقیق خبرگزاری جمهوری اسلامی، 20 / 12 / 1373(.
2) روزنامه واشنگتن پست چاپ آمریکا نوشت: «به عقیده کارشناسان نظامی غرب، این دو حمله گسترده نیروهای ارتش ایران به عراقیها، نقطه عطف محسوب میشود.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، «گزارشهای ویژه» 11 / 2 / 1361، رادیو آمریکا، 10 / 2 / 1361(.
3) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 10 / 2 / 1361.
4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 24 / 2 / 1361، به نقل از رادیو صدای ایران، 23 / 2 / 1361.
5) برخی از کارشناسان مقاومت ایران را در خرمشهر با مقاومت روسها در جنگ جهانی دوم در استالین گراد مقایسه کردند و از خرمشهر به عنوان استالین گراد عراق نام بردند. (روزنامه جمهوری اسلامی، 6 / 3 / 1361، به نقل از رادیو لندن، 5 / 3 / 1361(.
6) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 11 / 2 / 1361، به نقل از رادیو لندن، 10 / 2 / 1361.
7) روزنامه جمهوری اسلامی، 31 / 2 / 1361، به نقل از روزنامه فرانسوی فرانسسواز.
8) روزنامه نیویورک تایمز نیز عقب نشینی عراق را به عنوان بزرگترین شکست در طول جنگ ذکر کرد. (روزنامه جمهوری اسلامی 25 / 2 / 1361(.
9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«،1361 / 3 / 3، به نقل از آسوشیتدپرس، بیروت، 2 / 3 / 1361.
10) روزنامه حریت چاپ آنکارا نوشت: «با شکست سختی که بر عراقیها در منطقه خرمشهر وارد آمد، پیروزی ایران در این جنگ قطعی شد.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 20 / 2 / 1361(.
11) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 4 / 3 / 1361، به نقل از رادیو لندن، 3 / 3 / 1361.
12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 13 / 3 / 1361، به نقل از رادیو لندن.
13) مآخذ 16، به نقل از رادیو لندن، 2 / 3 / 1361.
14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه، 24 / 1 / 1361، روزنامه نیویورک تایمز.
15) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 17 / 2 / 1361.
16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 5 / 3 / 1361، به نقل از خبرگزاری فرانسه.
17) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 3 / 3 / 1361.
18) روزنامه اطلاعات، 21 / 2 / 1361، ضمیمه سیاسی.
19) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 5 / 3 / 1361.
20) روزنامه الاهرام در این زمینه نوشت: «هیچ کس انتظار نداشت خرمشهر با این سرعت به دست ایرانیان بیفتد. باز پسگیری خرمشهر با این سرعت تکان دهنده است، زیرا عراقیها بیست ماه پیش پس از آن که خرمشهر به دستشان افتاد، سه خط دفاعی قوی در داخل خاک ایران تشکیل داده بودند.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 2 / 3 / 1361، خبرگزاری یونایتدپرس از قاهره(.
21) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 23 / 2 / 1361.
22) همان، به نقل از یونایتدپرس.
23) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 21 / 2 / 1361.
24) مآخذ 27.
25) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه» 1 / 3 / 1361.
26) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 27 / 2 / 1361.
27) نیویورک تایمز در این مورد نوشت: «صدام آبروی خود و شهرت عراق را در گروی پیروزی در این جنگ قرار داد، زیرا وی رهبری مستقیم جنگ را به عهده داشت.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 5 / 3 / 1361(.
28) مآخذ 26.
29) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 6 / 3 / 1361 خبرگزاری آسوشیتدپرس.
30) روزنامه اطلاعات، 8 / 3 / 1361، ویژهی جنگ.
31) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه، 9 / 3 / 1361.
32) مأخذ 17.
33) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 1 / 3 / 1361، به نقل از مجله نیویورک.
34) مأخذ 13، به نقل از رادیو آلمان، 23 / 2 / 1361.
35) مأخذ 17، به نقل از تلویزیون آلمان، غربی.
36) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 23 / 2 / 1361، نشریه نشنال بیزینس دیوید، چاپ نیوزلند.
37) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه» 14 / 2 / 1361.
38) وزیر خارجه به وقت فرانسه (کلودشسون) رسما اعلام کرد: «فرانسه از عراق حمایت میکند.» وی دربارهی ادامه جنگ و ورود ایران به داخل خاک عراق گفت: «در این صورت، ایران به خاک عراق وارد نخواهد شد، بلکه به یک مجموعه وارد میشود.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 11 / 3 / 1361، کانال 2 تلویزیون فرانسه(.
39) مأخذ 29، خبرگزاری فرانسه به نقل از روزنامه الجمهوریه.
40) مأخذ 41، به نقل از رادیو صدای آزاد ایران، روزنامه زود دویچه سایتونگ چاپ آلمان.
41) مأخذ 42. به نقل از آسوشیتدپرس.
42) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه» 23 / 2 / 1361.
43) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 30 / 2 / 1361، به نقل از رادیو لندن، 29 / 2 / 1361.
44) بعدها، به موازات موقعیت برتر ایران پس از عملیاتهای خیبر، بدر، فاو و کربلای 5، اقدامات عراق در حمله به مراکز نفتی و صنعتی ایران و حمله به مردم بیدفاع در شهرها، افزایش یافت.