جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

انتقال، تبادل و تهاجم فرهنگى‏

زمان مطالعه: 3 دقیقه

رشد و توسعه‏ى تکنولوژى به ویژه در بخش انفورماتیک، امکان دستیابى

انسان‏ها را به اطلاعات مختلف تسریع نموده و فاصله‏ى مکانى و زمانى را به حداقل ممکن رسانده است. در کنار فوایدى که این امر در زندگى اجتماعى و فردى انسان‏ها داشته، باعث پیامدهایى سوء نیز گردیده است.

دستیابى آسان و سریع انسان به اطلاعات مختلف از زوایاى زندگى افراد در اقصى نقاط جهان او را به فکر مى‏اندازد و خواسته‏هاى قبلى او را با دریافت اطلاعات جدید، با الگوهاى تازه جایگزین مى‏سازد. این جایگزینى گاهى با فکر و تأمل صورت مى‏پذیرد ولى عموما به علت نوع پردازش اطلاعات و کیفیت گویش آنها در قالب‏هاى رنگارنگ، در اذهان به صورت غیر ارادى و ناآگاهانه صورت‏بندى و الگوسازى مى‏شود و خواست‏هاى قبلى او را متحجرانه و گذشته انگارى تلقى نموده و او را به طرف الگوها و خواست‏ها و رفتارهاى جدید هدایت مى‏سازد.

در این چالش فرهنگى اگر جامعه نتواند عناصر فرهنگى خود را متناسب با شرایط و مقتضیات زمانى و مکانى منتقل سازد و تحت تأثیر امواج فرهنگى بیگانه قرار گیرد، ابتدا از بسط و توسعه و شکوفایى و عرض وجود، ابداع و ابتکار و خلاقیت باز مى‏ماند و آنگاه کم کم به پژمردگى، افسردگى، ایستایى و بى‏رونقى مى‏گراید. هنگامى که فرهنگ جامعه از پویایى باز ماند و حاملان و ناشران و متولیان آن از آن جدا گردند، به تدریج هنجارها و ارزش‏هاى مرتبط با آن، مشروعیت و اعتبار خود را از دست داده و وجدان جمعى و فرهنگى عمومى تغییر یافته و مجموعه‏ى باورها و ارزش‏ها حالت مسخ شده پیدا مى‏کند و در یک سیر قهقرایى قرار مى‏گیرد. (1).

پویایى رفتارى و خواستى انسان‏ها متناسب با مقتضیات زمان همراه با ثبات در اصول و محتواى فرهنگى، از عوامل رشد و توسعه‏ى فرهنگى و اجتماعى هر جامعه است. ولى گسترش روز افزون ارتباطات بین المللى، یادگیرى و تأثیرگذارى متقابل بین فرهنگ‏ها، زمینه را براى نفوذ فرهنگ مسلط فراهم مى‏سازد. در جهان پیچیده‏ى امروز به دلیل استفاده از تکنولوژى وسیع و گسترده در امر ارتباطات، با طرح تئورى مک لوهان سعى بر غلبه‏ى فرهنگ غربى بر سایر فرهنگ‏ها خصوصا فرهنگ اسلامى دارند تا از این طریق بتوانند خواست‏ها و الگوهاى مردم را متناسب با ایده‏ها و نظرات خود تغییر داده و نرخ رشد مصرفى کالاهاى لوکس تولیدى خود را به حداکثر ممکن برسانند. (2).

امروزه جهان صنعتى و استعمار دریافته که آسان‏ترین و کم هزینه‏ترین راه براى استعمار فکرى و دگرگونى خواست‏ها و الگوها و در یک کلام ایجاد فضا و بستر لازم براى مصرف تولیدات آنها، سلطه‏ى فرهنگى است. از این رو، در مراکز قدرت سیاسى دنیا، مهم‏ترین امر، ایجاد زمینه‏ى لازم براى چنین سلطه‏اى است. البته ممکن است هدف اصلى، فرهنگ نباشد ولى چیزى که در بلند مدت به مراکز سلطه‏ى جهانى، اقتدار حقیقى و تضمین شده مى‏بخشد، سلطه‏ى فرهنگى است، چرا که اگر در سایر کشورها سلطه‏ى فرهنگى پیدا کنند نظام سلطه‏ى جهانى آسوده خاطر خواهد شد. (3) با جایگزینى ارزش‏ها و هنجارهاى مورد نظر در جامعه، افراد آن، رفتارهایى را الگو قرار خواهند داد که در راستاى آنها باشد و حداقل نتیجه‏ى آن گزینش مصرفى کالاهایى است که کشورهاى غربى در صدد صدور آنها هستند. به قول برنوارد یورگس

(Bernaward Yorges) غرب نیز مثل سایر فرهنگ‏ها، داراى عناصر غنى نیز هست ولى آنها این فرهنگ را در محتوا به شرق منتقل نمى‏سازند، بلکه فقط تکنولوژى را در حد کالایى نهایى مى‏دهند، نه شناختى که این تکنولوژى را به دست آورده است و نه تفکر منطقى و نه تربیتى که لازمه‏ى رسیدن به چنین شناخت و معرفتى است. تکنولوژى فقط به عنوان یک وسیله‏ى تفاخر به ما منتقل مى‏شود. به عبارتى، آنها حلقه‏ى نهایى فرهنگ خود را که به مصرف منتهى مى‏شود به شرق منتقل مى‏سازند، نه زمینه‏ى تولیدى فرهگ را. منافع سرمایه‏دارى ایجاب مى‏کند که پذیرش فرهنگ غرب بیشتر در حد ظاهر و بدون درک محتوا و عمق فرهنگ غربى باشد، چرا که در صورت عدم درک عمیق است که افراد کورکورانه از ظواهر پیروى مى‏کنند و به مصرف کنندگان معتاد تبدیل مى‏شوند، ولى با شناخت محتوا و درک عمق فرهنگ منتقل شده‏ى غربى، مردم به فکر واداشته مى‏شوند و این امر آنها را در مقابل گزینش‏هاى مختلف به چالش فکرى مى‏اندازد و آن چه مطابق ارزش‏هاى بومى آنهاست و داراى کارکرد مفید مى‏باشد، بر مى‏گزینند؛ در این صورت مردم به مرحله‏ى تولید فکرى و تفکر مى‏رسند و هویت فرهنگى خود را حفظ مى کنند. (4).


1) کاظمى، سید على‏اصغر، مقاله‏ى بینش روشنفکرى ایران معاصر، اطلاعات سیاسى و اقتصادى، شماره 91 – 92، ص 42.

2) مصباح یزدى، محمدتقى، تهاجم فرهنگ غرب، جلد 1، بسیج، 1379، ص 24.

3) حدیث کوثر، سپاه، 1379، ص 44.

4) رفیع‏پور، شهرام، آناتومى جامعه، 1378، ص 329.