جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اقدامات و عملکرد قوه مجریه

زمان مطالعه: 7 دقیقه

قوه مجریه نیز در وضعیتی نامساعد، گام در مقطع زمانی خرداد تا مهر 1360 نهاد. رئیس جمهور که ریاست قوه مجریه را برعهده دارد، در آن زمان به عنصری در خدمت ضد انقلاب تبدیل شده بود و کارشکنی‏های فراوانی را در مورد هیئت وزیران روا می‏داشت که از آن جمله مشخص نکردن وزیر برای چهار وزارتخانه حساس و مهم کشور و اختلال در امر تخصیص و هزینه نمودن بودجه دستگاه‏های مختلف و… را که هر کدام به تنهایی برای ساقط ساختن یک دولت کفایت می‏کند، را می‏توان نام برد.

عزل بنی‏صدر از فرماندهی کل قوا و پیرو آن مخفی شدن وی و تصویب طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری بنی‏صدر در مجلس، در واقع دولت را مواجه با اصلاح ساختار دستگاه اجرایی در سطح مدیریت‏های خود ساخته بود. برای انجام این اصلاحات، عوامل و شرایط فراوانی وجود داشت که در صورت ثابت بودن وضعیتی که از لحاظ سیاسی اجتماعی در اردیبهشت و خرداد 1360 در کشور وجود داشت، اجرای اصلاحات بسیار مشکل و طاقت‏فرسا می‏نمود. آغاز فاز نظامی و حرکت مسلحانه منافقین و گروهک‏های مسلح، در

حقیقت موجبات بر هم خوردن نظم عمومی و امنیت اجتماعی را فراهم می‏آورد و این فضای ناامن، اصلاحات مذکور را بیش از پیش مشکل‏تر می‏ساخت. اما با همه این مشکلات توان‏فرسا، دستگاه اجرایی کشور با اقدامات اصولی و صحیح توانست ضمن اداره جامعه، اقشار مختلف را از این بحران سهمگین به سلامت و سربلندی عبور دهد هر چند که در طی این مسیر متحمل خساراتی جان کاه گردید.

اولین گامی که قوه مجریه به صورتی کاملا مشخص جهت ورود به مرحله جدید برداشت همراهی با «حزب‏الله» در شهرها و مناطق مسکونی به منظور برقراری امنیت و مقابله با توطئه‏های گروهک‏ها بود به طوری که آقای محمدعلی رجایی به عنوان نخست وزیر، تظاهرات نیروهای حزب‏اللهی را مورد تأیید قرار داد. اقدام دیگر دستگاه اجرایی کشور آماده‏سازی و برگزاری انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری در روز دوم مرداد 1360 بود که علی‏رغم جو وحشت و ارعاب ناشی از اعمال ضد انسانی گروهک‏های محارب که حتی در روز برگزاری انتخابات نیز تنی چند از رأی دهندگان و شرکت کنندگان در انتخابات را به شهادت رساندند (13 شهید) و نیز یکی از کاندیداهای انتخابات (آقای حبیب‏الله عسکراولادی مسلمان) را مورد سوء قصد قرار دادند، به صورتی مطلوب انجام شد و هم زمان با آن انتخابات میان دوره‏ای مجلس اول نیز به خوبی برگزار شد و مجلس شورای اسلامی نیز صاحب نمایندگان جدید مردم شهرستان‏هایی شد که نمایندگانشان در جریان حوادث خرداد و تیرماه به درجه رفیع شهادت نائل شده بودند.

برقراری امنیت و سازمان‏دهی دستگاه‏های اطلاعاتی، انتظامی و امنیتی جهت کنترل و برقراری آرامش در سطح کشور از اهم اموری بود که در این مقطع دستگاه اجرایی به عنوان مأموریتی همه روزه برعهده داشت و این مهم با رهنمودهای امام خمینی به صورتی مطلوب محقق شد. بدین گونه که دستگاه اجرایی صرفا کار سازمان‏دهی مردم را برعهده گرفت و با ارائه دستور العمل‏هایی نیروهای اطلاعاتی و انتظامی خود را در خدمت نیروهای مردمی قرار داد و همین امر موجب گردید که علاوه بر کشف خانه‏های تیمی

گروهک‏های محارب، برخورد با سارقین حرفه‏ای و اشرار برخی مناطق به شکلی کاملا مردمی انجام یابد.

امام مهم‏ترین و اصلی‏ترین وظیفه دولت و دستگاه اجرایی در آن برهه اداره جامعه و رسیدگی به وضعیت معیشت اقشار مختلف مردم بود. ترکیب مطلوب دستگاه اجرایی وقت بالاخص به هنگامی که آقای محمدعلی رجایی رئیس جمهور و حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد باهنر به عنوان نخست وزیر تعیین شده بودند، قوه مجریه را در مناسب ترین وضع جهت پیاده نمودن اصول و ارزش‏های انقلاب اسلامی قرار داده بود و به همین دلیل بود که علی‏رغم جو پر التهاب و بحرانی کشور، امام و مردم انتظار به حقی داشتند که چنین دستگاه اجرایی تمامی آنچه را که از انقلاب اسلامی متوقع است، می‏توانند به مورد اجرا گذاشته و در جامعه توسط چنین نیروهای مؤمن، متعهد، انقلابی و پیرو خط امام به منصه ظهور برسد.

امام خمینی در تنها جلسه‏ای که با رئیس جمهور و نخست وزیر (آقایان رجایی و باهنر) و کابینه ایشان داشتند، به این انتظارات چنین اشاره فرمودند:

»مطالبی که جنابعالی و آقای نخست وزیر گفتند همه‏اش مطالب صحیحی است و من هم امیدوارم ان‏شاءالله که موفق بشوید در این مأموریت. لکن مردم به جای برنامه دادن عمل می‏خواهند. هیچ دیگر شماها عذری ندارید و ما هیچ کدام دیگر عذری نداریم. در طول این مدت هی عذرهایی بود و واقعا هم عذر بود. مردم دین خودشان را به جمهوری اسلامی تا کنون ادا کردند. به تکلیف خودشان مردم عمل کردند. اشکال در ماهاست باید ما جواب مردم را بدهیم…

مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقاید اسلامی داشتند خودشان را موظف می‏دانستند که کشورشان را حفظ کنند و کمک کنند به آقایان؛ حالا نوبت آقایان است که در مقابل این همه زحمتی که آنها کشیدند و محبتی که آنها کردند و فداکاری که آنها کردند حالا نوبت آقایان است که من نمی‏گویم جبران، آنها نکردند برای این که یک چیزی بگیرند از شما، اما وجدان اقتضای این را می‏کند که در همه جا کارها به نفع مملکت و به نفع اسلام و به نفع این جمعیت‏ها و خصوصا این مستمندان که در همه کشور هستند باید همه دست به هم بدهید…

مردم هم حاضرند که وقتی یک مشکلی را دیدند برای هر یک از شما، مردم حاضرند به این که عمل بکنند نوبت، نوبت شماست که باید این دین را به این مردمی که شما را نشاندند سر این مسند، دین خودتان را عمل بکنید، ادا کنید به مردم…

اگر خدمت به مردم کردید، مقام برای شما صلاحیت دارد، خوب است و اگر نشد مقام چیزی نیست. من دعا می‏کنم ان‏شاءالله خداوند شماها را موفق کند، مؤید کند و کابینه‏ای که بـحمدالله شاید در طول تاریخ ما همچو کابینه‏ای به این صحت و به این خوبی و با این چهره‏های نورانی نداشتیم؛ حالا ان‏شاءالله نورافشانی کنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصا طبقه مستضعفین را که باید به آنها رسیدگی بشود، در هر امری از امور رسیدگی بشود با حفظ موازین اسلامی و شرعی به همه امور رسیدگی بشود.» (1).

اما ضد انقلاب به این کابینه نورانی یک هفته بیش‏تر مهلت نداد و در 8 / 6 / 1360 با انفجار دفتر نخست وزیری و به شهادت رساندن محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر… بار دیگر در ظرف یک ماه دستگاه اجرایی را با مشکلی دیگر مواجه نمود. هر چند که در این مرحله نیز خیلی زود تمهیدات لازم برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به عمل آمد و مردم با چشمانی اشک‏بار در سوگ رئیس جمهور محبوب و مردمی و پابرهنه و نخست وزیر متعهد خویش به پای صندوق‏های رأی رفتند و دستگاه اجرایی این انتخابات را نیز با وضعی مطلوب برگزار نمود و برگزاری سه انتخابات که در مجموع می‏بایست حدود 50 میلیون رأی قرائت و به صورتی کاملا قانونی ثبت و اعلام گردد به قدری مشکل و طاقت‏فرساست که بسیاری از دولت‏ها از انجام آن در اوضاع و شرایط عادی هم عاجز می‏مانند و اقدام قوه مجریه جمهوری اسلامی در این رابطه با وجود اوضاع ناآرام و بحرانی داخلی و وجود جنگ تحمیلی اقدامی در خور تحسین و ستایش است و مشخص کننده این حقیقت می‏باشد که این امر جز با مدد الهی ممکن نبوده است.

وظیفه دیگری که طی این مقطع بر عهده دستگاه اجرایی بوده است فعالیت در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. وظایف محوله به دستگاه سیاست خارجی نظام هم به لحاظ کمی و هم از نظر کیفی قابل توجه بوده و فشار سنگینی را طی مقطع زمانی خرداد تا مهر 1360 متحمل گشت. از یک سو اکثر

کشورهای جهان به ویژه کشورهای وابسته به بلوک غرب، در بحبوحه درگیری‏های داخلی ایران، سعی داشتند روابط سیاسی و دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی ایران را تا تثبیت حاکمیت در ایران فعال نسازند. از این رو وزارت امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از کارهایش در این دوران مقابله با جوسازی‏های دیپلماتیک و مقامات رسمی کشورها و رساندن اخبار و اطلاعات صحیح به آنها بود. از سوی دیگر، به دلیل کارشکنی‏های فراوانی که بنی‏صدر در ارتباط با وزارت خارجه اعمال کرده بود، این وزارت خانه عملا تا سقوط بنی‏صدر وزیر نداشت و همین مسئله موجب می‏شد تا عناصری که بنی‏صدر قبلا آنها را به پست‏های حساس و کلیدی وزارت خارجه و سفارت‏خانه‏های ایران در کشورهای مختلف منصوب کرده بود و اغلب هیچ گونه تعهدی در دفاع از هویت و موجودیت انقلاب اسلامی و خط امام نداشتند، هم چنان در پست‏های خود باقی بمانند و کار دستگاه سیاست خارجی نظام را مختل سازند. (2).

وظیفه مهم دیگر این دستگاه اداره و تدبیر در مسائل و جوانب خارجی مربوط به جنگ تحمیلی بود. به بیان دیگر وزارت خارجه نقش میزبانی هیئت‏ها و شخصیت‏هایی را داشت که برای برقراری صلح و آتش‏بس میان ایران و عراق رفت و آمد می‏کردند و نداشتن وزیر خارجه، نقطه ضعف بزرگ «دستگاه دیپلماسی» کشور تلقی می‏شود. نکته محوری سیاست خارجی نظام در قبال مسئله صلح را ناباوری نسبت به حسن نیت هیئت‏های رفت و آمد کننده تشکیل می‏داد و موضع‏گیری‏ها و اعلام تصمیمات هیئت‏های مذکور که غالبا جنبه‏های دفاع از متجاوز را رعایت می‏کردند، مؤید صحت این سیاست صحیح بود تا جایی که در این مقطع زمانی آقای رجایی رئیس جمهور موضع صریح و قاطع نظام را در این باره این گونه اعلام فرمود:

»به نظر ما این رفت و آمدها فرصت را برای صدام فراهم می‏آورد تا بتواند در سایه مذاکرات، تجاوزات خود را موجه جلوه دهد… ما سرنوشت جنگ را در میدان جنگ تعیین می‏کنیم.» (3).

مسئله مهم دیگری که در خصوص روابط خارجی ایران اسلامی در این مقطع اتفاق افتاد، رفع توقیف از دارایی‏های بلوکه شده ایران در بانک‏های امریکا بود که پیرو آزادی گروگان‏ها و به دنبال بیش از یک ماه تأخیر و تعلل امریکایی‏ها، در 28 / 5 / 1360 روزنامه جمهوری اسلامی خبر داد که حدود یک میلیارد و 50 میلیون دلار از این دارایی‏ها به حساب ایران واریز شد. در این رابطه دستگاه سیاست خارجی کشورمان فعالیت‏هایی را برای رفع کارشکنی‏ها و بهانه‏جویی‏های طرف مقابل به انجام رساند.

به هر تقدیر، قوه مجریه طی مقطع زمانی خرداد تا مهر 1360 علی‏رغم تغییرات زیادی که در سطح مدیریت‏هایش داشت، اقدامات قابل توجهی را به انجام رساند و در چارچوب فعالیت‏های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی گام‏هایی را برداشت که بسیاری از دولت‏ها حتی در اوضاع و شرایط عادی و آرام در انجام دادن آنها ناتوان می‏گردند و بدیهی بود چنانچه ترکیب قوه مجریه به همان صلابت و خلوص و نورانیت مرداد 1360 حفظ می‏شد نظاره‏گر شدن تحقق آرمان‏های انقلاب اسلامی چندان دور از انتظار نمی‏نمود.


1) مأخذ 23، ص 103 تا 105.

2) گذشته از این نکته که وزارت خارجه در آن زمان می‏بایست پاک‏سازی می‏گردید، جهت‏گیری سیاست خارجی نیز نسبت به دوران قبل از آن باید تغییر می‏نمود. سخنان مهندس میرحسین موسوی وزیر خارجه وقت که در روزنامه کیهان 31 / 4 / 1360 درج گردیده، آشکارا این تغییر جهت‏گیری را بیان می‏دارد: «در سفارت خانه‏های ما کار سازمان یافته و منظمی تا کنون صورت نگرفته است. اضافه می‏کنیم که ما نقطه ثقل فعالیت‏های خود را از اروپا و آمریکا باید به افریقا و آسیا منتقل کنیم.«.

3) روزنامه اطلاعات، 17 / 5 / 1360.