جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اقدامات هماهنگ عراق و ضد انقلاب

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در اوضاع بحرانی هفته سوم دفاع مقدس که عراق کلیه امکانات نظامی و تبلیغاتی خود را جهت تصرف آبادان برای رسیدن به برتری سیاسی، نظامی بسیج کرده بود، وضعیت در جبهه خودی نابسامان و دست خوش فشارهای مختلف بود و اگر اقدامات مؤثری از جانب نیروهای مدافع حتی برادران ارتش می‏شد، برگرفته از اعتقادات دینی و احساسات پاک آنها بود. عوامل مؤثر در تقویت اوضاع بحرانی در سه بعد اصلی قابل بررسی است که عبارت بود از:

1) اقدامات هماهنگ عراق: دشمن بعثی در آن اوضاع با بمباران و گلوله باران شهرها و ادامه اقدامات خود در پیش‏روی یگان‏های زمینی می‏کوشید «تلاش اصلی» خود در تصرف آبادان را به نتیجه رساند. هر چند عراق با عبور از کارون و ادامه فشار از خرمشهر، آبادان را در خطر سقوط قرار داده بود، ولی به این هم بسنده نکرد و هر چند توان خود را در عبور از اروندرود برای محاصره چهار جانبه آبادان کافی نمی‏دانست ولی با اقداماتی که در انتقال امکانات به جناح جنبی اروند انجام داد، این احتمال و گمان را در نیروهای ما به وجود آورد که در حال عبور از اروندرود است. ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در 19 / 7 / 1359 به نیروی دریایی اطلاع داد:

»نیروهای عراقی امشب قصد دارند از رودخانه اروند عبور کرده، خود را به آبادان و خرمشهر برسانند.» (1).

بدیهی است در این اوضاع، فرماندهی جبهه آبادان در تردید برای مشخص کردن اولویت منطقه به کارگیری نیروهای معدود خود در حاشیه شرقی کارون یا جناح شمالی اروند، بسیاری از فرصت‏ها را از دست داده است.

2) اقدامات هماهنگ ضد انقلاب: ضد انقلاب داخلی در کردستان و آذربایجان غربی نیز در هماهنگی کامل با دولت عراق، اوضاعی به وجود آورد که نه تنها جمهوری اسلامی ایران ناچار بود بهترین نیروهای عملیاتی خود را همچنان در آن مناطق حفظ کند بلکه به دفعات نیروهای جدیدی را با توان بهتر به جبهه شمال غرب اعزام کند. هم زمان با عبور عراق از کارون، سپاه پاسداران و ستاد مشترک ارتش اطلاع دادند:

»از ساعت 3 تا 4 بامداد امروز (19 / 7 / 1359) ستاد سپاه پاسداران در ارومیه و پادگان لشکر 64 و اطراف شهر ارومیه مورد هجوم افراد مسلح با سلاح‏های سبک و سنگین قرار گرفت که نیروهای ارتش و سپاه و رزمندگان منطقه با آنان مقابله کردند. درگیری در طول روز ادامه داشت که ضمن آن 17 نفر شهید و 55 نفر مجروح شدند. از مهاجمین 9 نفر کشته و 7 نفر دست‏گیر شدند. درگیری پراکنده در اطراف شهر تا اواخر شب ادامه یافت.«

در گزارش دیگری نیز واحد اطلاعات سپاه در همان روز گزارش داد:

»قرار است ساعت 7 شب از طرف دمکرات‏ها، کومه‏له و دولت عراق حمله شدیدی به پادگان پیرانشهر آغاز شود. عراقی‏ها شب گذشته مهارت زیادی به دمکرات‏ها و کومه‏له تحویل داده‏اند و این‏ها اکنون در روستای غزل آباد تجمع کرده‏اند و همراه یک ستون از ارتش عراق در اطراف رودخانه بادین آباد کمین کرده، منتظر رسیدن شب هستند. ضمنا نیروهای خودی منطقه را تا نزدیکی پادگان سنگربندی کرده‏اند. سنگربندی ادامه دارد.» (2).

با تشدید بحران در جبهه آبادان و نزدیک شدن نیروهای دشمن به این شهر، در حالی که آبادان زیر بمباران و گلوله باران شدید بود و مسئولان در تلاش بودند تا از سقوط خرمشهر و آبادان جلوگیری کنند، ستاد مشترک ارتش در خبری درباره جبهه شمال غرب گزارش داد:

»در روز 27 / 7 / 1359 اسلحه و مهمات زیر از طرف مأمورین عراقی با حمایت یک واحد کماندو از لشکر 8 عراق به داخل خاک ایران در منطقه جلدیان (شمال پیرانشهر) حمل و در اختیار گروه‏های خراب‏کار داخلی ایران قرار داده شد: مسلسل کلاشینکف 42 قبضه، تفنگ برنو 10 قبضه، خمپاره انداز 18 قبضه، مهمات سلاح سبک حدود 20 هزار تیر.» (3).

3) بنی‏صدر و بحران سیاسی داخلی: مهار بحران در جبهه‏ها در آن اوضاع نیاز به وحدت و تمرکز فرماندهی داشت تا بتوان با تصمیمی واحد، امکانات موجود را در مناطق مختلف به کار گرفت. در آن اوضاع، بنی‏صدر به سبب خصلت‏های ذاتی و اعتقادی خود، فاقد توان لازم در به وجود آوردن چنین فرماندهی و وحدتی بود. بنی‏صدر به عنوان فرمانده کل قوا که تمام اختیارات لازم را از رهبری انقلاب تحویل گرفته بود، نه تنها نمی‏توانست وحدت لازم را در جبهه خودی به وجود آورد بلکه به صورت عامل بازدارنده و حتی حذف کننده‏ای علیه نیروهای انقلابی سپاه پاسداران، که می‏توانستند سد محکمی علیه دشمن باشند، عمل می‏کرد. سند زیر نشان دهنده اوضاع آن مقطع از دوران سخت دفاع در جبهه خودی است.

بنی‏صدر در مصاحبه با مجله «نوول ابزرواتور» در تاریخ 22 / 7 / 1359) روزی که عراق حرکت اصلی خود از سرپل کارون به طرف آبادان را شروع کرد) گفت:

»این ارتش است که دلیرانه در برابر عراق از وطن دفاع می‏کند نه پاسداران. این همان ارتشی است که من از همان روز اول از آن دفاع می‏کردم و لزوم بازسازی و تقویت آن را به همه هشدار می‏دادم. ارتش 30 بار از پاسداران از هر نظر مهم‏تر و قوی‏تر است. این ضد انقلابیونند که ارتش را نمی‏خواهند و ضد انقلابیون در همه جا هستند، حتی در دولت.» (4).

بدیهی است عدم حضور به موقع نیروهای انقلاب در مقاطع حساسی از جنگ مانند زمان عبور عراق از رودخانه کارون، تحت تأثیر چنین حالتی در فرماندهی جنگ بوده است.


1) مأخذ 1.

2) مأخذ 1، ص 376.

3) مأخذ 1، ص 476.

4) خبرگزاری پارس، نشریه «گزارش‏های ویژه«، 22 / 7 / 1359.