اطاعت از رهبرى جامعهى اسلامى، حوزهاى وسیعتر از نظام دفاعى دارد. این اطاعت باید صادقانه و همراه با حب قلبى باشد؛ زیرا رهبرى از مصادیق بارز
»اولى الامر» است که وجوب اطاعت صادقانه از آن، همردیف اطاعت از خدا و رسول اوست:
اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم. (1).
در این آیه به وجوب اطاعت از امامان معصوم «علیهمالسلام» و جانشینان به حق آنان تصریح شده است؛ به طورى که سرپیچى از اوامر آنان، گناه و معصیت بزرگ به شمار مىآید. مولاى متقیان على «علیهالسلام» در خصوص حق ولى امر بر امت و حق امت بر امام فرمودند:
ایها الناس ان لى علیکم حقا و لکم على حق فأما حقکم على فالنصیحة لکم و توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا فأما حقى علیکم فالوفاء بالبیعة و النصیحة فى المشهد و المغیب و الاجابة حین ادعوکم و الطاعة حین امرکم. (2).
»اى مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقى است؛ اما حق شما بر من آن است که از خیرخواهى شما دریغ نورزم، بیتالمال شما را در راه شما مصرف کنم و شما را تعلیم دهم تا از جهل و نادانى نجات یابید و ترتبیتتان کنم تا فراگیرید؛ اما حق من بر شما این است که در بیعت خود با من وفادار باشید در آشکار و نهان خیرخواهى خود را از دست ندهید. هر زمان شما را خواستم، به خواستهى من پاسخ مثبت دهید و هر گاه فرمان دادم، اطاعت کنید.»
به طورى که ملاحظه مىشود، در گسترهى حکومت رهبر الهى، همه اقشار ملت باید حقوق رهبرى را رعایت کنند که بزرگترین حق او، اطاعت آگاهانه و صادقانه است و این حق، هرگز به حوزهى سازمان یا نهاد خاصى محدود نمىشود؛ بلکه هر مسلمان متعهدى باید در هر شرایط و موقعیتى که هست، از رهبرش صادقانه اطاعت کند؛ مگر این که از حوزهى اسلام و کشور مسلمین خارج شود.
اما کسانى که در کسوت مدافعان اسلام درمىآیند، باید فدایى رهبر خود باشند؛ زیرا یک مدافع هوشیار مىداند که اطاعت و حفظ رهبرى، حفاظت از اسلام و بقاى توحید و آیین حق است؛ چنانچه وقتى در جنگ «احد» جان پیامبر گرامى
اسلام «صلى الله علیه و آله» در معرض خطر قرار مىگیرد، حضرت على «علیهالسلام» و عدهاى دیگر از مجاهدان، گرد وجود پیامبر حلقه مىزنند تا مبادا به آن حضرت آسیبى وارد شود. (3).
همچنین مولاى متقیان على «علیهالسلام» دربارهى اطاعت خود از رسول گرامى اسلام «صلى الله علیه و آله» مىفرماید:
و لقد کنا مع رسول الله نقتل ابائنا و ابنائنا و إخواننا و اعمامنا ما یزیدنا ذلک الا ایمانا و تسلیما. (4).
»ما در رکاب پیامبر «صلى الله علیه و آله» آن چنان مخلصانه مىجنگیدیم و براى پیشبرد حق از هیچ چیز باک نداشتیم که حاضر بودیم پدران، فرزندان، برادران و عموهاى خویش را در این راه بکشیم، این کار، جز بر تسلیم و ایمان ما نمىافزود.»
بدین ترتیب، جبههگیرى در برابر فرمان مقام رهبرى حرام است و هر مسلمان بویژه مدافع اسلام که در لباس نظامى خدمت مىکند، باید آگاهانه تسلیم فرامین رهبرى باشد. البته این اطاعت به منزلهى نفى مشورت یا ارائهى نظرات به مقام رهبرى نیست؛ چنانچه حضرت على «علیهالسلام» به «ابنعباس» مىفرماید:
لک ان تشیر على و ارى فان عصیتک فأطعنى (5).
»تو حق دارى نظر مشورتى خود را به من بگویى و من روى آن بیندیشم و تصمیمگیرى کنم؛ اما اگر بر خلاف نظر تو حکم دادم، باید از من اطاعت کنى.«
1) سورهى نساء، آیهى 59.
2) نهج البلاغه، خطبهى 34.
3) ابناثیر: الکامل، ج 2، ص 154.
4) نهجالبلاغه، خطبهى 55.
5) همان، حکمت 321.