طرح هر گونه مبحث دفاعی و نظامی و تبیین استراتژی دفاعی اساسا بر پایه تجزیه و تحلیل تهدیدات داخلی و خارجی انجام میپذیرد. این مهم، هیچ گاه پیش از پیروزی انقلاب در درون سلسله مراتب نظامی ایران انجام نشد، زیرا امریکاییها ضمن تعیین تهدیدات، راههای مقابله با آن را نیز به سیستم سیاسی – نظامی ایران دیکته میکردند و این روش، مانع از شکلگیری این گونه مباحث در میان نیروهای نظامی ایران میشد. بنابراین، دستیابی به مفاهیم روشن و مدون در این زمینه دور از انتظار بود. با این حال، به نظر میرسد که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش ایران استراتژی دفاعی خود را در برابر عراق بر پایه سه راه کار تنظیم کرده بود. در کتاب «دفاع مقدس» از انتشارات نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به این موضوع چنین اشاره شده است:
»با توجه به درگیریهای ایران و عراق قبل از بیانیه الجزایر که مدت شش سال – از 1348 تا 1354 – طول کشید، دفاع در منطقه خرمشهر و محور شمالی آن مهمترین موضوعی بود که فکر فرماندهان نظامی وقت را به خود معطوف کرده و در راه حصول به این هدف پس از دو سال بررسی و تفحص، سه راه کار برای این منظور پیشبینی گردید که اولین و بهترین راهحل، پیشدستی در تک در صورت خطر جدی ارتش عراق و تصرف کرانه شرقی دجله و متکی کردن پدافند این منطقه به رودخانه دجله بود. دومین راه کار، ایجاد استحکامات صحرایی در منطقه
مرزی و استقرار نیروی تأمین کافی در خط مرز و پیشبینی قدرت، رزمی کافی برای عکسالعمل سریع. سومین راه کار، دفاع و عمل تأخیری در منطقه خوزستان تا خط رودخانه کرخه و کارون و وارد شدن به خاک عراق و وارد کردن ضربت قاطع در منطقه کرمانشاه در روی محور قصر شیرین – خانقین – بغداد و تهدید پایتخت عراق بود.«(1).
پس از انقلاب اسلامی و در پی تشدید درگیری در مرز ایران و عراق و با وجود تحولاتی که در «تغییر ماهیت تهدید» و «مقدورات» به وجود آمده بود، در طرح پدافندی حر – مستند به طرح عملیاتی «ابوذر» که در خرداد 1359 ابلاغ شده بود – درباره مأموریت لشکر 92 به عنوان یگانی که مسئولیت سراسر منطقه خوزستان را به عهده داشت، چنین آمده است:
»الف – در منطقه مربوطه دفاع کنید.
ب – پیشروی را در جنوب اهواز در مناسبترین مواضع (در محور شلمچه حتیالمقدور در غرب نهر عرایض و در شمال این نهر در غرب جاده اهواز – خرمشهر) سد کنید.
پ – آماده باشید، پس از ورود لشکر 16 به منطقه دزفول، با هماهنگی آن لشکر در منطقه اهواز و خرمشهر آفند متقابل نمایید«(2).
در این طرح، مأموریت لشکر 81 چنین تعیین شده است،:
»الف – مرحله یکم، لشکر 81 زرهی با اعزام عناصر تأمینی حرکت متجاوز را در زمینهای بلافصل مرز به تأخیر اندازد.
ب – مرحله دوم: پس از عقبنشینی عناصر تأمینی، در منطقه دفاع نموده و پیشروی دشمن را در مواضع سد کننده پیشبینی شده متوقف نماید.
ج – مرحله سوم: آماده میشود، بنا به دستور در محور عمومی قصر شیرین – خسروی – خانقین – بغداد آفند متقابل نموده و نیروهای متجاوز را نابود سازد.«(3).
چنان که مشخص است، این طرح و مأموریتهای ابلاغ شده، تناسبی با شرایط آن زمان نداشت و بیشتر برگرفته از طرحهای پدافندی و آفندی گذشته بود. ضمن این که طرح عملیاتی ابوذر در موقعیتی تدوین و ابلاغ شد که با وجود استقرار یگانهای ارتش در مرز، نیروی زمینی ارتش بر اساس برآورد خود حمله همه جانبه ارتش عراق را در آینده نزدیک پیشبینی نمیکرد، به همین دلیل، دستور بازگشت یگانها را به پادگانها ابلاغ کرد.(4).
این دستور نشان دهنده عدم درک درست از ماهیت تهدید و طرح «ابوذر» نیز مبین عدم درک صحیح از دشمن، تواناییها، نحوه سازمان دهی و به کارگیری آن بود. ارزیابی طرح ابوذر در کتاب منتشره «ارتش جمهوری اسلامی ایران» به خوبی این موضوع را روشن کرده است:
»اصولا یگانهای نیروی زمینی، تقریبا هیچ کدام در شرایطی از توان رزمی و استعداد پرسنلی و لجستیکی نبودند که قادر به اجرای عملیات آفندی مستقل باشند، و نیروی زمینی نیز فاقد امکانات لازم برای ترابری و جابهجایی یگانهای عمده و انجام تمرکزات پیشبینی شده در طرح عملیاتی ابوذر بود.«(5).
بنابراین، استراتژی دفاعی ارتش ایران، مبانی و انسجام لازم را برای پاسخگویی به تهدید عراق نداشت و به همین دلیل، در صحنه عمل در بازدارندگی و دفع تهاجم دشمن و جلوگیری از اشغال و محاصره شهرها و خاک مقدس جمهوری اسلامی موفق نبود.
1) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، دفاع مقدس، اسفند 1371، ص 11.
2) پیشین.
3) مأخذ 21، ص 2.
4) سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نقش ارتش در 8 سال دفاع مقدس، جلد 3، اشغال خرمشهر و شکستن حصر آبادان، (تهران: 1372) ص 43.
5) سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نقش ارتش در 8 سال دفاع مقدس، جلد 1، نبردهای غرب دزفول، (تهران: اسفند 1371) ص 2.