این استدلال، بیان پیچیدهتری است از انتقاد در مجلهی فکاهی گل آقا، که به صورت دهقانی به تصویر کشیده شده بود که سوار بر قاطر هستهای بود. به زبان ساده، از نظر بسیاری از منتقدان راهکار هستهای، میزان تواناییهای علمی و فنآوری ایران به خودی خود، عاملی بازدارنده برای تعقیب چنین راهکاری است. رضا منصوری، فیزیکدان، که در مجله پیام امروز قلم میزد، پیچیدهترین استدلال تکنولوژیکی را علیه ساخت سلاحهای هستهای در ایران تشریح میکند. او استدلال خود را با تحلیل رویدادهایی شروع میکند که منجر به گزارشهایی مبنی بر وجود پلوتونیوم و اورانیوم غنی شده در هواپیمای ال – آل شد (که در نزدیکی بایلمر (Bijlmer) هلند، در اکتبر 1992 سقوط کرد(. او اذعان میکند که نه تنها مهارت هستهای، بلکه حمایت بین المللی در اجرای برنامههای تولید سلاحهای هستهای اسراییل، مؤثر بودهاند. بدین ترتیب، او تمایزی بین کشورهایی مانند اسراییل و هند با پاکستان قائل میشود. به عقیده او کشورهایی مانند اسراییل و هند توانستهاند برنامه سلاحهای هستهای تجدید پذیر داشته باشند و از حملهی مستقیم به تأسیسات کلیدی هستهای و زیر ساختی خود جان به در ببرند، ولی برنامههای کشورهایی مانند پاکستان واکنشی بوده و آنها برنامههای خود را با صرف هزینههای فراوان سیاسی و اقتصادی پیش بردهاند. منصوری چنین استدلال میکند که هند و اسراییل نه تنها برنامهریزی بلند مدت برای توسعه تکنولوژی هستهای داشتهاند، بلکه از همه مهمتر، برای ایجاد مبنای علمی و تکنولوژیکیای که بتواند پشتوانهی این برنامه باشد زحمات زیادی را متحمل شدهاند. (1) از سوی دیگر، پاکستان در استفاده از
توانایی هستهای خود در حالی که به شدت متکی به حمایت مالی کشورهای اسلامی است، به نظر نمیرسد به » بلوغ کافی » در زمینه علمی، اجتماعی، سیاسی و تکنولوژیکی دست یافته باشد.
منصوری در ارزیابی مهارت علمی و تکنولوژیکی ایران، داوری سختتری کرده و چنین استدلال میکند:
» جامعه علمی ما علاوه بر این که از نظر کمی ضعیف است، تودهی ناهماهنگی است که فاقد هر گونه برنامهای میباشد. برنامهریزان سیاست علمی ما و نیز مقاومت سیاسی ما تاکنون قادر به ارائهی چارچوبی برای ایفای نقش مؤثر این جامعه نبودهاند. همچنین جامعه نیز سؤالی برای محققان مطرح نکرده است که آنان در پی پاسخ بدان برآیند. این مجموعه علمی نیز نقش دیگری جز آموزش برای آموزش به صورت بی هدف، برای خود قائل نبوده است. شاید تنها میتوان گفت که هدف سیاستگذاران گسترش کمی آموزش بوده است. چنین هدفی، حتی اگر بر مبنای برنامه ریزی و تعقل انتخاب شده باشد، تنها میتواند بخشی از کارشناسان ما را در بر گیرد. توانایی حل مسائل که ظرفیت اصلی کارشناسان در جهان مدرن را تشکیل میدهد هنوز در میان مقامات سیاسی ما ناشناخته است؛ بدین ترتیب بلا استفاده باقی مانده است…. در چنین موقعیتی، صحبت دربارهی توانایی هستهای ایران آن گونه که یکی از روزنامهها مطرح کرده است، سخنی خام و ابتدایی است. حتی اگر
ما در پی توانایی هستهای باشیم، نباید پاکستان را الگو قرار دهیم. خوشبختانه، به نظر نمیرسد که سیاست مداران ما، توجه زیادی به حرفهای کسانی نشان دهند که راه حل » خرید » بمب هستهای را ارائه میکنند. مسیر ما برای حفظ استقلال و امنیت، عبارت است از افزایش تواناییهای علمی، تکنولوژیکی، اقتصادی و سیاسی. افزایش این تواناییها همراه با زیر ساختهای لازم، احترام دیگر کشورها را بر انگیخته و از فکر حمله به ما جلوگیری خواهد کرد. این باید هدف مقدس ما باشد و نه استقرار بمب » .
خلاصه این که، موقعیتی که منصوری در رابطه با وضعیت جامعه علمی ایران توصیف میکند، بسیار به وضعیتی شباهت دارد که شهرام چوبین در تحلیل فرایند تهیه تسلیحات در ایران به تصویر میکشد به واسطه تصمیمگیریهای موردی و وجود تصمیم گیرندگان دم دمی مزاج، از انسجام و یک پارچگی برخوردار نیست. (2).
در چنین وضعیتی، هر نوع برنامه سلاحهای هستهای، اعم از زیر زمینی و غیره نه سودمند است و نه امکان پذیر است. به گفته منصوری، امنیت ملی را باید به صورتی کلیتر از معنای داشتن سلاحهای مناسب برای مقابله با حملات احتمالی، تعریف کرد.
1) به گفته منصوری » کافی است بدانیم که تعدادی از مقالات منتشر شده در سال گذشته توسط محققان این کشور (اسراییل) در مجلات علمی مشهور بین المللی تقریبا مساوی با کل انتشارات محققان کشورهای اسلامی بوده است. به دلیل ترکیب این تواناییهای علمی، مالی، نظامی و سیاسی، اسراییل نه تنها یک قدرت هستهای است بلکه، در میان کشورهایی قرار دارد که دارای توانایی هستهای تجدید پذیر هستند. به عبارت دیگر، در صورت حمله علیه تأسیسات هستهای یا زیر بنایی اسراییل، این کشور میتواند توانایی هستهای خود را بازسازی کرده و دست به حمله متقابل بزند. » .
2) “Arms Procurement in Iran: Ad Hoc Decisions Making and Ambivalent Decision Makers”, in Eric Arnett (ed(, Beyond Threat perception: Military Technology and offensive Capacity in Soutlern Asia, (Oxford University Press, 1999(.