تمامی مباحث این بخش از منابع منتشر شده به وسیله ارتش جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است.
ارتش در استراتژی خود برای دفاع از خوزستان، دو لشکر زرهی و یک تیپ پیاده در نظر گرفته بود. لشکر 92 زرهی «مأموریت سرزمینی» دفاع در خوزستان را بر عهده داشت و لشکر 16 زرهی با استقرار در فاصله 1000 کیلومتری منطقه، به عنوان نیروی عمل کننده و کمک کننده به لشکر 92 مورد نظر بود. یک تیپ پیاده نیز برای منطقه مرزی جنوب استان ایلام، – از مهران تا دهانه فاو – مسافتی نزدیک به 500 کیلومتر را پوشش میداد. (1).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود مشاهده تحرکات عراق در مرز و شهرهای مرزی، هیچ تغییری در استراتژی نظامی و آرایش دفاعی ایران، انجام نگرفت. (2) از نیمه دوم فروردین 1359، پس از تمرکز نیروهای عراقی در مرز، ارتش به تدریج به جابه جایی پرداخت؛ تا اواخر اردیبهشت لشکر 92 و تیپ 37 زرهی شیراز (3) و گروههای 22 و 55 توپخانه در مناطق عملیاتی مستقر شدند. نیروهای لشکر 92 در سه منطقه اصلی تمرکز یافتند:
1- منطقه عملیاتی دزفول و شوش با تیپ 2 زرهی و یک گروه رزمی از تیپ 37 و گردانهای توپخانه.
2- منطقه عملیاتی غرب اهواز شامل سوسنگرد و بستان با تیپ 3 زرهی و در منطقه جنوب غربی اهواز، تیپ 1 زرهی با یک گروه رزمی از تیپ 37 زرهی. (4).
3- منطقه خرمشهر با یک گردان تانک و یک گردان مکانیزه. ضمن این که گردان 151 دژ نیز در خرمشهر مستقر بود.
در اواخر خرداد 1359 با وجود آرایش دفاعی یاد شده، برخی از فرماندهان ارتش در تجزیه و تحلیل خود به این نتیجه رسیدند که عراق در آینده نزدیک حمله نخواهد کرد (5) و این موضوع را به ارتش اعلام کردند. به همین دلیل بخشی از توان تیپ 37 به شیراز بازگردانده شد و لشکر 92 زرهی نیز با استقرار نیروی پوشش در مرز، به پادگان بازگشت.
رژیم بعثی در دهه دوم تیرماه – به دلیل نقشی که در کودتای نوژه داشت و هماهنگ با عناصر کودتاگر و برای تمرکز توجهات به مرز – حملات خود را در بخشی از مناطق مرزی تشدید کرد. این حملات در مرداد ماه، با افزایش تمرکز نیروهای عراقی در مرز شدت گرفت.
با وجود تحولات نظامی در مرز طی شش ماهه نخست سال 1359، سرانجام در 15 شهریور این سال و تنها پنج روز قبل از آغاز غیر رسمی جنگ و 15 روز قبل از آغاز رسمی و سراسری جنگ، نیروی زمینی ارتش یک طرح پدافندی برای یگانها ارسال کرد. در این طرح نیز هیچ گونه دستوری برای تغییر مکان یگانها صادر نشده بود و تنها، دفاع از مناطق مرزی به همان لشکرهای مستقر در مناطق پادگانی نزدیک منطقه محول شده بود. در 19 شهریور 1359، فرمانده لشکر 92 زرهی با استنباط از تحرکات نیروهای عراقی، حمله آنها به خوزستان را قطعی دانسته (6) و دستور آماده باش را صادر کرد(7).
به دلیل عدم درک و تجزیه و تحلیل صحیح از تهدیدات، توان موجود ارتش به گونهای مناسب سازماندهی و هدایت نشد و همین امر منجر به تأخیر در ورود بخشی از نیروهای ارتش از جمله لشکر 77 و لشکر 16 به منطقه درگیری شد که نشان دهنده عقبماندگی ایران در برابر عراق بود.
در مجموع، آرایش دفاعی ایران در پایان شهریور به شرح زیر بود:
منطقه شمال غرب: لشکرهای 64 ارومیه و 28 سنندج با ضد انقلاب درگیر بودند و هیچ نیروی پدافنده کنندهای در مرز استقرار نداشت. (8) در ضمن، عناصری از لشکرهای 92 زرهی، 21 حمزه، 77 خراسان و عناصری از تیپ 23 نیروی مخصوص و نیروهای ویژه هوابرد و تیپ 55 نیز در اختیار این لشکرها قرار داشتند. (9).
منطقه غرب: لشکر 81 زرهی و تیپ 84 پیاده خرم آباد در این منطقه مستقر بودند. تعدادی از یگانهای لشکر 81 زرهی نیز مسئولیت درگیری با ضد انقلاب را داشتند.
منطقه جنوب: لشکر 92 زرهی تقویت شده با تیپ 37 زرهی شیراز، گردان 151 دژ، گردان تانک لشکر 88 زرهی و یک گروه رزمی پیاده از لشکر 21، یک گردان پیاده و یک گردان تانک از لشکر 77 و عناصر ژاندارمری خوزستان و پایگاه دریایی خرمشهر و عناصری از گروه 22 و 55 توپخانه، مسئولیت پدافند از منطقه خوزستان را بر عهده داشتند.
1) مشخص نیست منظور از یک تیپ پیاده از مهران تا دهانه فاو – کدام تیپ است؟ زیرا اگر منظور، تیپ 84 خرم آباد باشد، مأموریت و گسترش این تیپ از مهران تا دهلران بود نه از مهران تا دهانه فاو. (حاشیه سردار غلامعلی رشید بر کتاب حاضر(.
2) البته برابر گزارشهای مندرج در کتاب «ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس – جلد اول» (از انتشارات سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اسفند 1371) در خرداد سال 1359 طرح عملیاتی ابوذر توسط نیروی زمینی ارتش تهیه و ابلاغ شد. در این طرح مأموریت دفاعی یگانها مشخص شده بود لیکن تغییری اساسی در تفکر نظامی و دفاعی حاصل نشده بود. این طرح بیشتر ابلاغ دستور عملیاتی به یگانها بود.
3) سرهنگ رامین فرمانده اسبق تیپ 37 زرهی در مصاحبه خود در این باره به گسترش تیپ 37 شیراز در منطقه یاد شده اشاره نکرده است.
4) این یگانها را دو گردان از لشکر 21 حمزه همراهی میکردند. (حاشیه سردار غلامعلی رشید بر کتاب حاضر(.
5) به نظر میرسد این تحلیل بیش از آن که بر مبنای درک صحیح از اوضاع سیاسی و نظامی حاکم بر مناسبات دو کشور ایران و عراق باشد، به لحاظ طرحریزی کودتا در ارتش بود که شاخه جنوب آن در لشکر 92 زرهی فعالیت داشت.
6) سردار رحیم صفوی فرمانده کل سپاه پاسداران درباره احتمال حمله عراق و بیتوجهی بنیصدر اظهار داشت: «در آن زمان، من فرمانده سپاه، در کردستان بودم و به ارتفاعات قصر شیرین که مشرف به خاک عراق میباشد، رفته بودم. لشکر مکانیزه دشمن در رمزهایمان مستقر شده بود. فرماندهان سپاه نیز در جلسه شورای عالی دفاع به بنیصدر اعلام کردند که عراق میخواهد به ایران حمله کند ولی جوابی که بنیصدر به آنها داد این بود که شما پاسداران اصلا میفهمید جنگ چگونه آغاز میشود؟ به زعم او بایستی روابط جهانی و بینالمللی بین قدرتهای بزرگ بر هم بخورد و موازنه سیاسی از بین برود و غیره. بالاخره با یک تحلیل سیاسی این مسئله را رد کرد و بعد هم در مهران طی یک مصاحبه رادیو – تلویزیونی خطاب به مردم گفت، شایع است که جنگ میخواهد شروع شود ولی من الان در مهران هستم هیچ خبری نیست!«(روزنامه کیهان، 3 / 3 / 1377(.
7) پیشین، ص 69.
8) صحت این اطلاعات مورد تردید است زیرا تنها بخشی از توان لشکرهای 64 و 28 با ضد انقلاب درگیر بود و بقیه توان لشکر روی سلسله ارتفاعات مرزی استقرار یافته بود. (حاشیه سردار غلامعلی رشید بر کتاب حاضر(.
9) با توجه به اسنادی که در این زمینه وجود دارد، در صحت این آمار تردید هست.