تا نیمه اسفند 1364 ارتش عراق تلاشهای پی در پی و پاتکهای مداوم خود را در محورهای مختلف منطقه عملیات به آزمایش گذاشت، لیکن جز نفوذ در یکی از مربعیهای کارخانه نمک موفقیت دیگری به دست نیاورد که مربعی هم در عملیاتی پس گرفته شد. از این پس دشمن تقریبا ناامید شد و به مرور از فشارهای سنگین خود کاست و
تلاشهای خود را سه محور خلاصه کرد:
1 – ادامه پاتک در محور کارخانه نمک و جاده امالقصر.
2 – گسترش عقبهها و احداث جاده و مواضع جدید توپخانه، ایجاد استحکامات و دیگر فعالیتهای مهندسی.
3 – طراحی استراتژی دفاع متحرک.
در این دوره نیروهای خودی با اجرای آتش توپخانه و ادوات و فعالیتهای تبلیغاتی نقشی بازدارنده، مضمحل کننده و فرساینده روی نیروهای عراقی ایفا میکردند. رژیم عراق نیز برای حل بحرانهای ناشی از فتح فاو و ضایعات وارد شده به ارتش عراق مکررا تبلیغ میکرد که به زودی فاو را پس خواهد گرفت. با نزدیک شدن هفتم نیسان (سالروز تولد صدام و تشکیل حزب بعث) که برابر 17 فروردین 1365 بود، تبلیغات دشمن جدیتر شد و این روز را موعد باز پس گیری فاو اعلام کرد.
سرانجام، سیزده روز قبل از هفتم نیسان، در بامداد 4 / 1 / 65 نیروهای دشمن تهاجم خود را از دو محور آغاز کردند، اما در هر دو محور شکست خوردند و تحرکات بعدی آنها نیز عقیم ماند. به رغم تبلیغات گسترده رژیم عراق، در هفتم نیسان نیز تحرکی از دشمن مشاهده نشد.
پس از چند روز ارتش عراق حمله گستردهای را در دو محور آغاز کرد که با ایستادگی رزمندگان، این حمله عراق نیز به شکست انجامید و از مهاجمان در یک محور حدود 4000 کشته یا زخمی به جای ماند و در محور دیگر نیز بسیاری از عراقیها در میان باتلاقها و میدانهای مین کشته و تعدادی اسیر شدند. این آخرین حمله عراق در منطقه عملیاتی والفجر 8 بود و پس از آن اقدامات مهندسی ارتش عراق برای استحکام و تثبیت خطوط پدافندی افزایش یافت.